- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 164999 - 8/0
- وزن: 4.00kg
سیری در صنایع دستی ایران
نویسنده: سومی هیراموتو گلاک - جی گلاک
مترجم: یحیی ذکاء - رضا علوی
ناشر: بانک ملی ایران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 416
اندازه کتاب: خشتی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1355 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ لبه روکش کتاب سائیدگی مختصری دارد ؛ فاقد عکس و دیباچه ی فرح پهلوی
مروری بر کتاب
مصور رنگی - تمام گلاسه
کتاب شامل عکسهای بدیع و زیبا به همراه توضیح مفصل از آثار دستی قدیمی ایران می باشد
صنایع دستی ایران، به عنوان صنعتی مستقل و بومی، شاخصترین هنر کاربردی ایران و یکی از سه قطب برتر صنایع سدتی جهان، ریشههای عمیق و استوار در فرهنگ غنی وبارور ایران اسلامی داشته است. صنعتگران دستی ایران ـ این پاسداران راستین مردمیترین هنر شناخته شده تمامی قرون و اعصار ـ با خلق آثار برجسته و شاهکارهایی از انواع صنایع دستی که هماکنون زینتبخش گنجینههای بزرگ و دیگر مراکز هنری جهان است، پیوسته توجه و تحسین بازدیدکنندگان و ناقدان آثار فرهنگی را برانگیختهاند.
اگرچه با توجه به خصوصیات و ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صنایع دستی، شاید نتوان تعریف دقیق و پذیرفتنی از سوی همه صاحبان ذوق و اندیشه برای صنایع دستی ارائه داد، اما از میان تعریفهای گوناگونی که تاکنون ازاین «هنر ـ صنعت» ارائه شده، میتوان دو تعریف زیر را که ضمناً مورد توجه بیشتر استادان قرارگرفته است، مناسبتر دانست. تعریف نخست را در سال ۱۳۴۸ شورای صنایع دستی ایران وتعریف بعدی را در سال ۱۳۶۲ گروهی از کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران به دست دادهاند:
اول : «صنایع دستی به آن رشته از صنایع اطلاق میشود که تمام یا قسمتی از مراحل ساخت فرآوردههای آن با دست انجام گرفته و در چهارچوب فرهنگ و بینشهای فلسفی و ذوق و هنر انسانهای هر منطقه با توجه به میراثهای قومی آنان ساخته و پرداخته میشود.»
دوم : «صنایع دستی به مجموعهای از «هنر ـ صنعت»ها اطلاق میشود که عمدتاً با استفاده از مواد اولیه بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید، به کمک دست و ابزار دستی موجب تهیه و ساخت محصولاتی میشود که در هر واحد آن، ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی نجلی یافته و همین عامل وجه تمایز اصلی اینگونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانهای است».
ویژگیهای عمده صنایع دستی به این شرح است:
۱. ضرورت انجام بخشی ازمراحل اساسی تولید با دست وابزار و وسائل ساده و دستی.
۲. حضور مؤثر، خلاق، مستقیم و بیواسطه انسان در تولید و شکل بخشیدن به اثر تولیدی و امکان ایجاد تنوع و اجرای طرحهای مختلف در مرحله ساخت اینگونه فرآوردهها.
۳. لزوم تأمین بخش عمده مواد اولیه مصرفی (حدود ۹۰ درصد) از منابع داخلی.
۴. برخورداری ازکیفیت فرهنگی (ضرورت استفاده از طرحهای اصیل و بومی و نیز برخورداری آثار، از رنگها و رنگآمیزیهای سنتی).
۵. بینیازی از سرمایهگذاری عمده در مقایسه با دیگر صنایع.
۶. ناهمانندی و عدم تشابه فرآوردههای تولیدی با یکدیگر.
۷. داشتن ارزش افزوده بسیار در مقایسه با دیگر صنایع.
از آنجا که صنایع دستی معمولاً کار و تلاش بسیار میطلبد و بخش عمده قیمت تمام شده آن نیز تنها دستمزد مادی کار خلاقه و هنرمندانه انسان است و مواد اولیه مصرفی، در مقایسه با هنر صنعتگر نقش چندانی در قیمت آثار تولیدات صنایع دستی ندارد، بنابراین، ارزش افزوده صنایع دستی به مراتب بیش از سایر صنایع است.
۸. قابلیت ایجاد و توسعه در مناطق مختلف (شهر، روستا و حتی در جوامع عشایری).
۹. قابلیت انتقال تجربهها، رموز و فنون تولیدی به صورت سینه به سینه، مادر و فرزندی، پدر و فرزندی، استاد و شاگردی و سرانجام با بهرهگیری از شیوهها و روشهای علمی و براساس آموزشهای مدون در سطح مدارس و دانشگاهها.
۱۰. بینیازی به کارشناس و متخصص خارجی، با توجه به دراختیار داشتن همه تخصصها و مهارتهای لازم در داخل.
طبقهبندی و معرفی صنایع دستی ایران
صنایع دستی کشورمان را که براساس نظر کارشناسان، یکی ازسه قطب برتر صنایع دستی جهان است ـ همراه چین و هند ـ از جهات گوناگون میتوان طبقهبندی کرد، ولی از آنجا که روش تولید فرآوردههای دستی یکی از مهمترین وجوه تمایز این «هنر ـ صنعت» است، طبقهبندی زیر که بر مبنای روش ساخت اینگونه محصولات به عمل آمده است، میتواند مورد عنایت و توجه بیشتری قرار گیرد.
۱. بافتههای داری : محصولاتی است که به کمک دارهای افقی یا عمودی مستقر در زمین، در زمان بافت، تولید میشود. گلیم ساده، گلیم سوماک (گلیم یک رو)، زیلو، پلاس، گبه و قالی، مشهورترین بافتههای داری و ضمناً مهمترین زیراندازهای سنتی ایران به شمار میروند.
۲. دستبافی (نساجی سنتی): فرآوردههایی که با کمک دستگاههای بافندگی دووَردی، چهار وَردی، شش وَردی، هشت وَردی و ژاکارد دستی تولید میشود. زری، مخمل، ترمه و «دارایی» شاخصترین دستبافتهای کشورمان محسوبند و جاجیم و پارچههای دستباف پنبهای، پشمی وابریشمی که در مناطق شهری، روستایی و عشایری تولید میشود، از دیگر دستبافتهاست.
۳. بافتنی : انواع محصولاتی که با کمک میل و قلاب و مانند آن، با بهرهگیری از الیاف طبیعی تولید میشود؛ نظیر جوراب، کلاه، دستکش، شال گردن و غیره که امروزه به طور کلی در مناطق روستایی و گاه عشایری به دست زنان تولید میشود.
۴. رودوزیهای سنتی : همه محصولاتی که ازطریق دوختن نقوش سنتی روی پارچههای بینقش، یا کشیدن قسمتی ازنخهای تاروپود پارچه به وجود میآید. سوزندوزی ممقان، سوزندوزی و ملیلهدوزی اصفهان جزء مشهورترین رودوزیهای ایرانی است. شمار رودوزیهای سنتی ایران را میتوان متجاوز از ۳۰ نوع دانست که در هر منطقه از کشورمان با بهرهگیری از ویژگیهای منطقهای از نظر طرح و نقش و براساس سنتهای موجود تولید میشود.
۵. چاپهای سنتی : مراد از «چاپهای سنتی»، نقش پذیری پارچه، با مهر، قلم مو و نظایر آن است. چاپ قلمکار در روزگار ما در اصفهان از رونق بسزایی برخوردار است وبیشتر با قالبهای چوبی بر روی پارچه متقال انجام میشود. چاپ کلاقهای در تبریز و اسکو رواج دارد و به طور کلی بر پارچه ابریشمی با مهر و به شیوه خاص صورت میپذیرد.
۶. نمد مالی : انواع فرآوردههایی که با تراکم فشرده تودههای پشم و کرک در شرایط فنی مناسب از طریق ورزدادن تهیه میشود. از این راه، محصولاتی مانند کلاه نمدی، پالتو نمدی (کَپَنک)، نمد زیرانداز و غیره تهیه میشود. نمدمالی به صورت نمدزیرانداز، در شهرهایی چون استهبان، رامسر، سمنان، بهبهان و غیره رواج دارد، ضمن آنکه تولید کلاه نمدی که بخشی از لباسهای سنتی مردان لر، قشقایی، بختیاری است، در شهرهایی چون شهر کرد و شیراز رونق دارد.
۷. سفالگری و سرامیک سازی: محصولاتی که با استفاده از گِل رس و همچنین گِلِ به دست آمده از سنگهای کوارتز و کائولین به کمک دست و چرخ سفالگری ساخته و سپس پخته میشود.
محصولات سفال و سرامیک مناطقی چون لالجین همدان، میبد یزد، مند گناباد، اصفهان، شهرضا، نطنز، تبریز و قم از شهرت بسزایی برخوردار است، ضمن آنکه طی سالهای اخیر، محصولات جالب وباارزشی در شهر تهران به دست صنعتگران هنرمند سفالگر ساخته و عرضه شده است.
۸. شیشه گری : محصولاتی که از طریق شکل دادن مواد معدنی ذوب شده در کوره، نظیر سیلیس، خرده شیشه و یا ترکیبی از این دو وبا استفاده از روش دمیدن با لوله مخصوص و کاربرد ابزار دستی شامل انبر ـ قیچی و قالبهای ویژه و غیره حاصل میشود و مراحل تکمیلی و تزیینی دیگری نظیر نقاشی، تراش، آبگزنمودن، مات کردن، تلفیق با فلز و غیره را نیز دربرمیگیرد.
مهمترین مرکز ساخت محصولات شیشه دستساز، تهران است که در آن کارگاههای متعددی به تولید محصولات شیشهای با « روش فوتی» (= دستساز) میپردازند.
۹. تولید فرآوردههای پوست و چرم : محصولاتی که با استفاده از پوست و چرم دباغی شده به شیوه سنتی تولید میشود، نظیر پوستین، کلاه پوستی، چاروق. محصولاتی تکمیلی چرمی، نظیر تلفیق چرم با محصولات دستباف، جزء این گروه هستند.
در زمینه تولید فرآوردههای پوستی، شهرهایی نظیر مشهد، شاندیز، بجنورد، قوچان و شیروان در استان خراسان و شهر اصفهان مشهور هستند وزیباترین چاروقها در بجنورد، قوچان، ماسوله، زنجان، مهاباد و سردشت تولید میشود. ضمن آنکه شهر تهران هم مهمترین مرکز تولید محصولات تکمیلی چرمی است و هم آنکه کارگاههای متعددی در این شهر به تهیه و ارائه محصولات چرمی شامل نقاشی، خطاطی و حکاکی روی چرم با استفاده از چرمهای سبک ـ یعنی چرمهای تهیه شده از پوست گوسفند و بز ـ میپردازند.
۱۰. محصولات فلزی و آلیاژ : فرآوردههایی که به شیوه سنتی، با استفاده از ابزاردستی و انواع فلزات (مس، نقره، طلا و آهن) و انواع آلیاژها (برنج و ورشو) تولید میشود، نظیر انواع ظروف خانگی، چاقو، قندشکن، قلم تراش، قفل و غیره.
۱۱. قلمزنی، مشبک کاری و حکاکی روی فلزات و آلیاژها : «هنر ـ صنعتی» است که طی آن طرحها ونقوش سنتی با استفاده از قلم، چکش و سایرابزار دستی بر روی اشیاء ساخته شده از فلز یا آلیاژ شکل میگیرد. نظر به اهمیت فلز و فلزکاری و به سبب تنوع بسیار محصولات فلزی، در این باره و نیز برخی ازرشتههای مرتبط با فلز به طورمفصل و جداگانه توضیح داده خواهد شد.
۱۲. سنگ تراشی و حکاکی روی سنگ : شامل مصنوعاتی است که مواد اولیه اصلی آن را انواع سنگها نظیر فیروزه، سنگ مرمر، سنگ یشم، سنگ سیاه، سنگ سفید (آلاباستر) و غیره تشکیل میدهد و با ابزار و وسایل مختلف تراشیده یا حکاکی میشود، نظیر انواع ظروف، پایه چراغ، هاون، ظرف میوه، انواع نگین و آثار تزیینی و غیره. در زمینه سنگ تراشی و حکاکی روی سنگ، صنعتگران شهر مشهد به سبب آثار متنوع و باارزشی که از سنگهای گوناگون، و از آن جمله فیروزه، تولید و ارائه میکنند، شهرت دارند؛ ضمن آنکه در شهرهای قم، کرمان و تهران نیز فرآوردههای مصرفی و تزیینی جالبی از سنگهای مختلف تولید و عرضه میشود.
۱۳. خراطی چوب : شیوهای از تولید محصولات چوبی است که طی آن و با ابزار و وسایل مختلف وبه طور کلی به وسیله دستگاه خراطی، اشیائی نظیر انواع قلیان، گهواره، پایه آباژور وظروف مختلف ساخته و پرداخته میشود. این حرفه که قدمت و پیشینهای بس طولانی دارد، هماکنون در شهرهای مختلفی از کشورمان پررونق است.
۱۴. ریزه کاری و نازک کاری چوب : روشی از ساخت فرآوردههای چوبی است که طی آن با وسایل نجاری مانند اره، رنده، سوهان، مغار و غیره قطعههای کوچک آماده شده را به صورت روکش بر روی بدنه چوبی میچسبانند و تحت فشار قرار میدهند. از این طریق، انواع قاب عکس، شکلات خوری، جعبه کارد و چنکال و غیره، حتی میز و صندلی و مبلمان هم تولید و عرضه میشود.
در هنر نازک کاری چوب، صنعتگران هنرمند سنندجی و ریزه کاران چوب ارومیه، و نازک کاران چوب رشت به خاطر آثار زیبا و باارزش و متنوعی که تولید و عرضه کردهاند، نزد خاص و عام معروفند.
۱۵. منبت کاری، کنده کاری و مشبک کاری چوب : شیوهای دیگر ازتولید محصولات چوبی است که طی آن طرحها و نقوش سنتی با استفاده از قلم، چکش، مُغار و دیگر ابزار نجاری بر روی چوبهای مرغوب و بادوام شکل میپذیرد.
در زمینه کنده کاری چوب، باید از آثار زیبای صنعتگران ورازده علیا و جوربند در بخش چمستان شهرستان نور، و درخصوص منبت کاری باید از آثار منبتکاران هنرمند آبادهای و گلپایگانی نام برد که برخی ازتولیداتشان براستی در خور تحسین است؛ ضمن آنکه طی سالهای اخیر، آثار منبت زیبایی درتویسرکان، جوکار ملایر، اراک، اصفهان و تهران (به صورت مبلمان) ساخته و عرضه شده است.
۱۶. حصیربافی : این زمینه هنری، خود شامل زمینههای دیگری است، چون: بامبوبافی، مرواربافی، ترکه بافی، سبدبافی و چیغ بافی (= دیواره اطراف سیاه چادر عشایر که از نی و یشم تهیه و غالباً نقشهای زیبایی هم بر روی آن بافته میشود). اما حصیربافی، بافت رشتههای حاصله ازالیاف سلولزی (گیاهی) با دست و ابزار ساده دستی است که طی آن محصولات گوناگونی چون حصیر زیرانداز، سفره حصیری، انواع سبد، انواع ظروف و غیره تولید و عرضه میشود.
گفتنی است که در هر منطقهای از کشورمان، با توجه به مواد اولیه در دسترس و سنت تولید، انواع حصیر و سبد بافته میشود. چنانکه در سیستان و بلوچستان، از برگهای نخل وحشی (داز) برای تولید حصیر استفاده میکنند، در دزفول از برگهای درخت نخل به همراه کانوا یا مواد اکریلیک، برای تولید سبدهای کوچک زیبای حصیری معروف به «کپو» بهره میگیرند.
در برخی از روستاهای میناب از برگ نخل برای تولید انواع محصولات حصیری استفاده میشود و در استانهای گیلان و مازندران از گیاهانی چون «لیغ»، «سوف» و «ساریز» برای حصیربافی استفاده میکنند، در طرقبه از ترکههای گیاهی موسوم به «ارغوان» سبد بافته میشود و در رشت از ترکههای «بید مرواری» محصولات و ظرفهای گوناگون حصیری میبافند که به «مرواربافی» معروف است.
۱۷. خاتم سازی : روشی از تولید فرآوردههای چوبی که طی آن با استفاده از روکش به دست آمده از به هم چسباندن و برش زدن قطعات کوچک فلزات، استخوان و انواع چوب در شکلها و طرحهای سنتی معمولاً به صورت هندسی و به کمک ابزار و وسایل مختلف، فرآوردههایی مانند انواع قاب عکس، جعبه، شکلاتخوری، میز، صندلی و حتی مبلمان ساخته میشود.
۱۸. معرق کاری : در این هنر، طرحها و نقشهای سنتی را بر زمینه چوبی یا سرامیک اجرا و سپس داخل خطوط طرحها را خالی و فضای خالی شده را با قطعات آماده چوب، سرامیک، فلز، صدف و سنگ پر میکنند. هنر معرق، معرق چوب، کاشی معرق، معرق سوخت روی چرم را شامل میشود. نظر به اهمیت منبتکاری و معرق چوب و نیز خاتمسازی به عنوان هنر منحصر به فرد ایران اسلامی، این رشتهها جداگانه و به تفصیل توضیح داده شده است.
۱۹. کاشی گری : «هنر ـ صنعتِ» شکل بخشیدن به گِل، پخت آن در کوره، تزیین آن با رنگ، لعاب و نقش و سرانجام پخت دوباره درکوره که در کشورمان سابقهای بس طولانی دارد. از کاشی که خود انواع مختلفی نظیر هفت رنگ، معرق و معقلی دارد، برای تزیین و زیبایی اماکن مذهبی و دیگر مجموعههای فرهنگی و گاه ساختمانهای مسکونی استفاده میکنند.
ایرانیها در این هنر، پیشینهای کهن و درخشان دارند و پیوسته هنرشان در ابعاد جهانی مطرح بودهبرای بافت گلیم، از دارهای عمودی و افقی استفاده میشود و ابزارکار نیز شامل شانه (= دفتین)، کارد و یا قیچی است. در بافت گلیم به طورمعمول از نخ پنبهای یا نخ پشمی (و گاه نخ ابریشمی) به عنوان تار و از نخ پشمی الوان (و گاه نخ ابریشمی الوان) به عنوان پود استفاده میشود و در بافت آن، نقشه کاربرد چندانی ندارد، چنانکه امروزه، تنها شمار اندکی از گلیم بافان برای بافت گلیم ازنقشه استفاده میکنند.