دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

سیری در تنهائی

سیری در تنهایی

نویسنده: هرمان هسه
مترجم: احمد رضوانی
ناشر: نوید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 92
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1368 - دوره چاپ: 2 

کمیاب - کیفیت : درحد نو 

 

مروری بر کتاب

مصور - رنگی

مجموعه شعر و نثر

هرمان هسه در آثارش مبارزهٔ جاودانهٔ روح و زندگی را ترسیم نموده و با نگرشی هنرمندانه به دنبال ایحاد تعادل بین این دو پدیده قلم فرسوده‌است. هسه در خانواده‌ای اصلاح‌طلب در منطقه در جنوب آلمان به دنیا آمد و تحت تأثیر مادرش که مبلغ مذهبی در هندوستان بود، به فلسفه هندی روی آورد. از دهه سوم قرن بیستم، به عنوان تبعه سوئیس در منطقه «تسین» به گوشه گیری نشست. گرایش به رومانتیسم و طبیعت‌گرایی از نمودهای چشم‌گیر آثار قدیمی‌تر هسه است. 

بر اساس توجه و علایق خاصی که نویسنده در باب این فلسفه به دست آورده بود، در سال ۱۹۲۲ روایتی به نام سیدارتا منتشر کرد که از جمله پرخواننده‌ترین آثار وی می‌باشد. این کتاب نگرشی بر ریشه‌های روانشناسی در مذاهب جهانی و مکاتب عقلی است. شماری از صحنه‌های سیدارتا تابلوهای مثنوی مولوی را برای خواننده ترسیم می‌نماید.

هنری میلر درباره این کتاب می‌گوید: سیدارتا داروی شفابخشی است که از انجیل عهد جدید مؤثرتر است. در پی برقراری ارتباط هرمان هسه با آلمان از طریق تفسیر و تعبیر آثارش به وسیله آمریکایی‌ها، نظرات مذهبی و سنت‌گرایی مشهود در نوشتارهایش، از دید خوانندگان مخفی ماند.

در همین معنی، نویسنده اتریشی پتر هانکه در سال ۱۹۷۰ با تعجب اعتراف می‌کند:
«من کتاب‌های هسه را با کنجکاوی و تحیر تمام، خواندم. این مرد نه تنها یک شخصیت برجسته رومانتیک، معرفی‌شدهٔ آمریکایی‌ها است، بلکه نویسنده‌ای عاقل و قابل اعتمادی نیز می‌باشد.»

...همچون خواب گردها راهم را از میان جنگل و دره باریک می پویم
و حلقه ای سحرآمیز،رویا گونه در اطرافم می درخشد،
بی تشویش از این که لعنت شوم یا احترامم گذارند
ندای درونم را صادقانه دنبال می کنم.
بارها و بارها آن واقعیتی که دیگران در آن می زیستند
مرا بیدار کرده و به سوی خود فرا خوانده است!
و من هراسان و هوشیار لختی بر جای ایستادم
و دوباره بی درنگ به دوردست ها خزیدم.
آه ای وطن صمیمی که چنین از منت می ربایند!
آه ای رویای عاشقانه ای که چنین در منت آرام نمی گذارند
همچون آبی که به دریا باز می گردد،
به سوی تو باز خواهم گشت از هزار راه نزدیک.
چشمه ها با آوای دلنشین شان پنهانی رهنمونم می کنند،
پرنده های رویا،پرهای درخشانشان را بر هم می زنند،
و کودکی ام چنانکه گوئی دوباره آغاز شده است به طنین درمی آید
و من در کرانه های زرین نور و در آغوش زنبورها
بار دیگر خودم را گریان کنار مادر باز خواهم یافت.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات