دلقک

نویسنده: ویکتور هوگو
مترجم: حمید عنایت
ناشر: غزالی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 177
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1359 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت: درحد نو ؛ عطف کتاب زدگی مختصری دارد ؛ صفحات 15 تا 18 ابتدای کتاب آمده و صفحه 3 به بعد درست چاپ شده ولی تعداد صفحات تکمیل است.

مروری بر کتاب

جشن شبانه باشکوهی در قصر سلطنتی لوور پاریس برقرار بود و تالارهای باشکوه آن مملو از مردان و زنانی بود که مزین به زینت آلات مختلف عصر بودند و خدمه با سینی های طلایی و ظروف غذای زرنشان به این سو و آن سو می رفتند ...

ماجرا از دربار فرانسه و با گفتگوی میان پادشاه(فرانسوا) و تعدادی از درباریان آغاز می‌شود؛ زمانی که پادشاهِ هوس‌ران از عشق خود به یک دختر جوان به نام«ژیلت» سخن می‌گوید. در این میان«تریبوله» دلقک دربار با شنیدن نام دخترک وحشت‌کرده و ملتمسانه از«فرانسوای اول» می‌خواهد تا از تصمیمش منصرف شود. اما پادشاه...

هر دو با لکنت زبان جواب دادند آری پدر مقدس تقریبا ملتفت هم شدیم لویولا با ابهت مخصوصی گفت: حالا موقع مناسب رسیده است کلیسا مورد توهین واقع شده است، اصول دین پایمال شده گردیده است کفر و زندقه سرتاسر محیط ما را فرا گرفته است جراحت سختی بر پیکر مادر ما وارد شده است برای دفعه بعد مردم می‌خواهند حضرت مسیح را تازیانه بزتند و حضرت مریم به جای اشک خون از دیدگان جاری می‌نماید.