- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 161961 - 109/4
- وزن: 0.50kg
داور و عدلیه
نویسنده: باقر عاقلی
ناشر: علمی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 406
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1369 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
مصور
علی اکبر داور (۱۲۴۶ تهران - ۱۳۱۵ تهران) از رجال سیاسی دوره رضاشاه بود که در پستهای وزیر مالیه در کابینه محمدعلی فروغی (۱۳۱۲-۱۳۱۵)، وزیر معارف (فرهنگ)، وزیر عدلیه (دادگستری) انجام وظیفه کرد و به بنیادگذار دادگستری نوین ایران نامور شده است.
ایجاد نظام قضایی در کشور، تأسیس «اداره ثبت احوال»، تدوین «قانون ثبت اسناد»، «قانون ثبت املاک»، «قانون ازدواج و طلاق» و تأسیس بیمه ایران از مهمترین دستاوردهای او بود.وی به گونه ی مشکوکی درگذشت. برخی مرگ وی را یکی از ترورهای سیاسی دولتی مخالفان و ناراضیان در دوران رضاشاه به شمار میآورند.
علی اکبر داور 15 سال در صحنه سیاسی ایران از افراد موثر و سازنده بود. داور در نطق و بیان، نویسندگی، پرکاری و دوندگی، جمع آوری دوست و طرفدار، راه انداختن دسته و حزب سازی و بالاخره دایر کردن یک روزنامه خبری و تعقیب یک خط فکری به نام اصلاحات تبحر خاصی داشت.او بعنوان وزیر عدلیه تغییرات بنیادی در ساختار قضایی ایران ایجاد کرد. بعد از مدتی داور انتظار سمت نخست وزیری را داشت اما رضاشاه او را در وزارت دارایی ابقا کرد. این مسئله باعث ناراحتی وی شد و کم کم به سرنوشت دوستان خودش مبتلا شد. همین امر و مسائل تازه ی اقتصادی سرانجام باعث شد داور با خوردن مقداری تریاک دست به خودکشی بزند.
داور هنگام خودکشی تنها ۱۵ تومان پول نقد در جیب پالتو داشت که تنها دارایی نقدی دولتمردی بود که روزگاری در جایگاه وزیر مالیه، اقتصاد کشور را زیر فرمان داشت. علی اکبر داور به امیر کبیر دوره پهلوی ملقب شد.بیشتر دولتمردان دوره پهلوی از داور و اصلاحاتش ستایش کردهاند ولی مخالفان او میگویند داور از پایهگذاران سلطنت استبدادی بود که خود در آتش آن سوخت.
در کتاب حاضر، به زندگی علیاکبر داور و نقش وی در تأسیس دادگستری ایران پرداخته شده است. علیاکبر داور یکی از آن افرادی بود که به سردار سپه نزدیک شد و در پای علم او به سینه کوبی پرداخت. داور که در آن ایام تازه از اروپا بازگشته بود و جویای نام و شهرت بود با ورود به مجلس چهارم خیلی زود توانست در صحنه سیاسی ایران بازیگری ماهر شود. احاطه وی به نطق و بیان، نویسندگی، پرکاری و دوندگی، جمعآوری دوست و طرفدار، راه انداختن دسته و حزبسازی و بالاخره دایر کردن یک روزنامه خبری و تعقیب یک خط فکری بنام «اصلاحات» او را به دنبال سردار سپه کشانید.
از میان سه وزیر مقتدر پهلوی ـ نصرتالدوله فیروز، عبدالحسین تیمورتاش و علیاکبر داور ـ اگرچه هر سه در دگردیسی ایران نوین نقش تعیین کنندهای ایفا نمودند، اما هر سه نیز در مسیر قدرت جان باختند.بیتردید یکی از قدرتمندترین مردان عصر رضاشاهی که در سیر تحولات جامعه آن روز نقش عمده و جایگاه تعیین کنندهای داشت، علیاکبر داور بود. مردی که فراتر از خطوط میانهروی حرکت میکرد، اما هرگز در صفوف ممتاز نزدیکان پهلوی اول، در جاده پرترافیک رادیکالیزه شدن عرصه سیاست شتابی به خود راه نداد. او دانشآموخته دارالفنون بود و در ۲۲ سالگی شاهد جنبش مشروطهخواهی ایرانیان شد.
پدری بسیار متدین و ملایم داشت که در تربیت فرزند خود از هیچ فداکاری دریغ نمینمود. نویسنده جوان روزنامه «شرق» بعدها در ژنو به تاسیس «حزب ملی ایران» همت گمارد تا عدهای از رجال ایرانی از جمله داوود پیرنیا، اسدالله ملکزاده، دکتر محمود افشار یزدی، پل کتانچیخان و ابوالحسن حکیمی را دور خود جمع کند. او به تاسی از سیدحسن تقیزاده کمیتهای در لوزان سوئیس تشکیل داد و به همین جهت با کمیته برلن ارتباط تنگاتنگی برقرار کرده بود، حتی نام خود را ـ علیاکبر خازن ـ به انتخاب سیدحسن تقیزاده در برلن به علیاکبر داور تغییر داد.
عضو سابق اتحادیه دانشجویان ایرانی در لوزان، بلافاصله پس از کودتای ۱۲۹۹ به ایران بر میگردد. نخست در وزارت معارف مشغول کار میشود و سپس در مجلس چهارم شرکت میکند و حزب رادیکال را تاسیس مینماید و روزنامه «مرد آزاد» را منتشر میسازد. او به زودی به اتفاق تیمورتاش و تدین از همراهان سردار سپه میشوند و کمی بعد ایدئولوژی آنها به «ناسیونالیسم و تاسیس یک دولت تجددگرا و متمرکز» تمایل پیدا میکند.
داور معتقد بود که برای هرگونه تحول و تغییر باید اولویت «مطلق اقتصاد» را پذیرفت، با وجود فقر نمیتوان آدم شد و اصلاح سیاسی و اداری وسمه بر ابروی کور است. بهبودی اوضاع ایران در وهله اول ارتباطی با جهل ندارد و با ترقی معارف مملکت اصلاح نخواهد شد. شاید اولین بار علیاکبر داور در مسند یک رجل سیاسی وقتی دست به یک کار متهورانه در وزارت عدلیه زد عدهای از رجال هم سلک او وسعت نظر و طبیعت واقعی او را شناختند. او یک ماهی وزارت عدلیه را تعطیل کرد و کارمندان فاسد و رشوهخوار را از دایره اختیارات عدلیه دور ساخت.
اما چند سال بعد رفتار جسورانهتری از او سر زد. این بار داور در دومین سال وزارت خود در مالیه به خدمت ۳۱ نفر از مستخدمین بلژیکی خاتمه داد و به جای آنان از جوانان تحصیلکرده ایران استفاده کرد. استخدام مستشاران بلژیکی برای گمرک ایران از دوره سلطنت مظفرالدین شاه آغاز شد و اولین رییس بلژیکی گمرک ایران مسیو نوز نام داشت که بعدها مقام وزارت گمرکات ایران را گرفت و اختیار درآمد گمرک ایران با آنها بود....