دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

تقدیر شوم ؛ سلفون

تقدیر شوم

نویسنده: مریم جعفری
ناشر: چکاوک
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 264
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1379 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب

پروانه بدن خسته خود را روی مبل انداخت و سرش را به عقب تکیه داد و به صفحه تلویزیون چشم دوخت،در حالی که حواسش جای دیگری بود و توجهی به محتوای برنامه نداشت.

_یا اون تلویزیون لعنتی رو خاموش کن یا بزنش کانال دیگه.

با صدای فریاد گونه رامین از جا پید و برای یافتن کنترل به اطراف نگریست و تازه فهمید او از چه چیز عصبانی و گله ماند است.تلوزیون یکی از فیلمهای او را نمایش میداد.
_لعنتی گفتم اون تلویزیون رو خاموش کن.

پروانه کلافه اما محکم گفت:
_مگه نمیبینی دارم دنبال کنترلش میگردم؟

... رامین تمام شب را در حالی که زیر سرم بسر می‌برد در بیمارستان گذراند و صبح زود بنا به اصرار خودش با حالی نزار و ناباور از بیمارستان خارج شد و آرزو کرد هر آنچه دیده و شنیده کابوسی بیش نباشد. او با حالی دگرگون و بیمار به منزل پدر پروانه رفت و زنگ آنجا را فشرد، بارها و بارها.

آنقدر طول نکشید که شاهین جلوی در آمد در حالی که سراپا سیاه پوشیده بود و در نگاهش خشم شعله می‌زد. رامین بی‌آنکه چیزی بگوید به صورتش خیره شد، برای شاهین همان کافی بود که مقصودش را بفمد. با لحنی که نفرت از آن می‌بارید گفت: دیگه اون زنده نیست که پیشش اعتراف کنی چه جواهری بود. می‌تونی بری به گورستان و ازش طلب بخشش کنی.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات