دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

بت شکسته

بت شکسته

نویسنده: آرتور کستلر , اینیاتسیو سیلونه , آندره ژید , استفن اسپند , ریچارد رایت , لویی فیشر
مترجم: محمود مهرداد
ناشر: هفته
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 283
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار:  1362 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو  _ نو

 

مروری بر کتاب

مجموعه مقالات

کتاب بت شکسته یا خدائی که شکست خورد راجع به مارکسیست ها و کمونیست های مشهور و استخوان داری است که بی آن که زندان رفته و یا اجباری در کار باشد به اشتباهات خود پی برده اند...

در در دهه 1930، چندين حزب سوسياليستي و کمونيستي اروپا از جمله حزب کمونيست فرانسه توانستند رشد سريعي داشته باشند و نفوذشان گسترش يابد. اما دستاورد انقلاب روسيه به خصوص توسط نيروي سوسيال دموکراسي آلمان مورد استفاده قرار گرفت. سوسيال دموکرات‌هاي آلمان مي‌خواستند جامعه آلمان را بعد از سقوط امپراتوري بر اساس «مدل شوروي» متحول کنند. اما از همان ابتدا تناقض‌هاي مشخصي بين شرايط جنبش‌هاي کارگري در کشورهاي اروپاي غربي و ضرورت‌هاي اتخاذ مدل شوروي به عنوان بنيان سياسي احزاب سياسي وجود داشت.

در دوران جنگ جهاني دوم، عملکرد احزاب چپ‌گراي اروپا متأثر از جهت‌گيري‌هاي سياست خارجي شوروي بود. به عنوان مثال، حزب کمونيست فرانسه در ابتدا متعهد به دفاع ملي در برابر اشغال کشور توسط نيروهاي آلماني بود. اما بعد از اين که «کمينترن» خطاب به کمونيست‌هاي فرانسه، جنگ را امپرياليستي اعلام کرد، اعضاي حزب کمونيست فرانسه با امضاي نامه‌اي خواهان صلح شدند و پيشنهاد صلح هيتلر را پذيرفتند. چنين وضعيتي منجر به اعمال فشار بر کمونيست‌هاي فرانسه و در نهايت فرار رهبر اين حزب به مسکو شد.

پس از جنگ جهاني دوم، چپ‌گرايان آزادي عمل پيدا کردند و از مزاياي بحران پس از جنگ بهره بردند. در اين شرايط، استالين از چپ‌گرايان اروپاي شرقي حمايت کرد. البته تنها چپ‌گراياني مورد حمايت بودند که از دستورات استالين تبعيت مي‌کردند. در سال 1945، آلباني و بلغارستان کمونيست شدند و آلمان شرقي به بخشي از حوزه شوروي تبديل شد. در سال‌هاي 1945 تا 1947 استالين اجازه درجه‌اي از آزادي در کشورهاي اروپاي شرقي را عمل‌گرايانه مي‌دانست. در ابتدا حتي صحبت از دموکراسي‌هاي مردمي بود و نه رژيم‌هاي کمونيستي تک حزبي. اما جنگ سرد، اروپاي شرقي را به صحنه نبرد سياسي بين شوروي و غرب تبديل کرد.

اتحاد شوروي در فاصله سال‌هاي 1947 تا 1949 در صدد کنترل کامل اروپاي شرقي بر آمد. روماني، لهستان و مجارستان در سال 1947 و چکسلواکي در سال 1948 تحت سيطره حکومت‌هاي کمونيستي قرار گرفتند. در سال 1949، آلمان شرقي نيز صاحب يک حکومت کمونيستي ويژه خود شدند. بدين ترتيب مسکو صاحب يک منطقه حايل و پرده آهنين در برابر غرب شد.

سقوط ديوار برلين، ضربه بزرگي به مشروعيت باقي مانده و حمايت انتخاباتي اکثر احزاب کمونيستي زد. اين رويداد منجر به تغيير در کادر رهبري و ساختار اکثر اين احزاب شد. با اين حال، مي‌توان گفت اروپاي غربي شاهد پنج پاسخ متفاوت بود:

الف: بسياري از احزاب تصميم گرفتند در نهايت برچسب کمونيست را بردارند و به سمت چپ دموکراتيک تحول يابند. «حزب چپ و کمونيست‌هاي سوئد» از احزابي بود که نام کمونيست را حذف کرد.
ب: بسياري ديگر از احزاب چپ‌گرا به احزابي سوسيال دموکراتيک تبديل شدند. نمونه مشخص آن «حزب کمونيست ايتاليا» است که ابتدا به حزب دموکراتيک چپ و سپس به حزب دموکراتيک تحول يافت.
ج: تعدادي از احزاب سوسيال دموکرات اروپاي غربي به خصوص «حزب سوسيال دموکرات آلمان» و «حزب کارگر بريتانيا» به سمت راست تمايل بيش‌تري پيدا کردند.
د: برخي نيز با پيوستن به احزاب مرتبط با سياست‌هاي جديد، ظهوري مجدد يافتند. «حزب کمونيست هلند» که بخشي از «چپ سبز» شد، يک نمونه از اين گروه است.
ه: گروه پنجم نيز به کمونيسم متعهد ماندند. «حزب کمونيست يونان» و حزب کمونيست فرانسه مثال‌هايي از اين گروه بودند...

فهرست

رویای هفت ساله نوشته آرتور کوستلر
سراب کمونیسم نوشته ایگنازیو سیلونه
تزارهای سرخ نوشته لوئی فیشر
بازگشت نوشته آندره فیشر
سیاهی چون من نوشته ریچارد رایت
از تئوری تا عمل نوشته استفن اسپندر

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات