افسانه های آذربایجان ؛ دو جلد در یک مجلد

افسانه های آذربایجان

نویسنده: صمد بهرنگی - بهروز دهقانی
ناشر: نیل
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 325
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1357 - دوره چاپ: 4

کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو

مروری بر کتاب

روزی روزگاری مردی بود به نام حاجی صیاد و یک دوستی داشت که ملا بود . ملا معلم دختر حاجی صیاد هم بود . حاجی صیاد می خواست به مکه برود وزن و پسر را هم با خود می برد . ملا تو جلد حاجی رفته بود که مبادا پری را هم ببری که از درس و مشق عقب خواهد ماند .

حاجی صیاد در جست وجوی کسی بود که دخترش را به دست او بسپارد و با دل قرص به مکه برود و عاقبت آمد پیش ملا که با او مشورت ومصلحتی بکند .
ملا که انتظار او را می کشید گفت : حاجی البته خودتان بهتر از من صلاح کارتان را می دانید امااگر من را می گویید ، عرض کنم که هیچ کس مطمئن تر از خود من نیست ...

تاب یک عالمه داستان و افسانه قدیمی پر از دیو و جادو و پری و ماجراهای عجیب و غریب هست . داستان های ادی و بودی ، گرگ و گوسفند ، قصه آه ،موش گرسنه ، به دنبال فلک و بز ریش سفید را قبلا تعریف کردم . بقیه داستان ها هم اینها هستند .

فهرست

دختر حاجی صیاد : حاجی صیاد به سفر می ره و دخترش را به ملا می سپاره
پدر هفت دختر و پدر هفت پسر : دختر عمو و پسر عمو به سفر می روند تا جربزه خود را ثابت کنند
دختر درزی و شاه زاده : دختر درون کدو
شتر و روباه : روباهی که هوس خوردن شتر دارد
آلتین توپ : خواهر و برادری که خواهر زن یک دیو می شود .
اذان گو : درویش به در خانه ای می رود که به همه بشقاب طلا می دهند
گل خندان : مردی که زنش درون جلد قورباغه است
ای وای های : کچلی که عاشق دختر پادشاه شده
نخودی : پسر درون نخود
پیرزن و سه دخترش : پیرزنی که می رود تا به دخترانش سر بزند
ملک محمد : ملک محمد می خواهد دزد باغ را بگیرد
عروسک سنگ صبور : کنیزی که جای خانم خانه را گرفت
بی بی لی جان : برادری که اهو شد
و...