دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

اشک معشوق

اشک معشوق

نویسنده: مهدی حمیدی شیرازی
ناشر: احمد علمی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 650
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1344 - دوره چاپ: 5

کمیاب - کیفیت : 

 

مروری بر کتاب 

آثار حمیدی شیرازی به طور کل از دو نوع شعر تشکیل شده است ، یکی اشعار تقلیدی و دیگری ابتکاری . اشعار تقلیدی حمیدی به سبک ترکستانی است و از شعرای متقدم پیروی می کند و در این میان به فردوسی و فرخی و منوچهری و مسعود سعد ارادت بیشتری دارد .

حمیدی شیرازی حال و طراوتی را که در سخنان فرخی است را با سوز و گداز کلام مسعود می آمیزد و تار و پودشان را از دل خود می گیرد و بیانات خویش را چنان موثر و دلنشین ادا می کند که در موقع خواندن به قول نظامی عروضی : « وقت باشد که از اشعار او موی بر اندام بر پای خیزد و جای آن بود که آب از چشم برود . »

روی هم رفته سخنان حمیدی شیرازی پر طراوت ، روان ، جاندار ، دلنشین و گوش نواز است و همه وقت یک آهنگ و موسیقی مخصوص با خویش دارد ؛ و مثل این است که موسیقی آن نیز در خود شعر تعبیه شده و به همراه آن نواخته می شود . مهدی حمیدی در تجسم مناظر و حالات مختلف بسیار تواناست ، شب های هجر ، روزهای انتظار ، دقایق وصل و لحظات وداع را با رموز عاشقی و جفاکاری به طوری وصف می کند ، که خواننده به جزییات مشاهدات و مقاصد او آشنا می شود و تمام مناظر را پیش چشم می بیند .

حمیدی شیرازی یا مهدی حمیدی از میان شعرای کهن بیشتر به سبک ناصر خسرو متمایل است ؛ با این فرق که شعر حمیدی از مشکلات و پیچیدگی های آن شاعر بزرگ دور است .

زبان شعر این شاعر ، بسیار ساده تر و لطیف تر و نیز مضمون شعر او نیز با شعر ناصر خسرو و بسیار متفاوت است . مهدی حمیدی از شعرای سبک موسوم به « سبک عراقی » از جمله نظامی گنجه ای نیز تاثیر بسیار پذیرفته است اما در کل باید او را بیشتر شاعری غنایی و بعد از آن موضوعات شعر حمیدی شیرازی را بیشتر سیاسی ، اجتماعی و وطنی دانست . حمیدی شیرازی هیچ علاقه ای به کار و سبک شعر نیما نداشت و با آن به شدت مخالف بود ، چنان که در زمان حیاتش سرزنش های بسیاری از طرفداران سبک نیمایی شنید .

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد

در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزلها بمیرد

گروهی بر آنند که این مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد

شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد

من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد

چو روزی ز آغوش دریا برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد

تو دریای من بودی آغوش باز کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات