دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

ارغوان زار شفق ؛ برگزیده دیوان طغرای مشهدی

ارغوان زار شفق ؛ برگزیده دیوان طغرای مشهدی
درحال حاضر موجود نمی باشد

ارغوان زار شفق

نویسنده: طغرای مشهدی
به کوشش : محمد قهرمان 
ناشر: امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 316
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : نو 

 

مروری بر کتاب

برگزیده دیوان طغرای مشهدی

در محبت سست بنیادیم چون قصر حباب
از پر کاهی به هر سو می‌پرد دیوار ما
در عقوبتگاه غفلت دست و پا گم کرده‌ایم
می‌چکد رنگ قبول از چهره‌ی افکار ما

این مجموعه شامل اشعاری از "طغرای مشهدی" شاعر سده‌ یازدهم هجری است که عمدتا در قالب غزل، قصیده، رباعی، دو بیتی، با مضامین عاشقانه و عارفانه سروده شده است. وی از سخنسرایان برجسته طرز نو یا سبک‌هندی که شیوه‌ای خاص خود دارد.

طغرای مشهدی (درگذشته در سال ۱۰۷۸ ق) شاعر، نویسنده، سخن‌سرا و از مترسلان برجستهٔ سبک هندی است که در سدهٔ یازدهم هجری می‌زیسته است. طغرا در مشهد زاده شد و در همانجا به تحصیل ادب پرداخت.در اواخر دوران جهانگیر گورکانی (حکومت: ۱۰۱۴–۱۰۳۷ قمری) به هند رفت. پس از مدتی، به‌عنوان منشی شاهزاده مرادبخش پسر شاه جهان (متوفی ۱۰۷۰ قمری) برگزیده شد و در کنار او به سیاحت در دکن و بخش‌های جنوبی هند پرداخت.

مرادبخش در سال ۱۰۵۵ قمری به بلخ لشکر کشید و در سنهٔ ۱۰۵۷ قمری آن شهر را گشود. طغرا در این جنگ مرادبخش را همراهی می‌کرد و رسالهٔ مرآت الفتوح را دربارهٔ این واقعه نوشت. طغرا بیشتر وقت خود را صرف نویسندگی می‌کرد و شرکت در جنگ او را از نویسندگی باز می‌داشت خود دربارهٔ این سال‌ها می‌گوید:
«در حالتی که تیغ جان‌خراش را قلم‌تراش شمردی و به‌جای قلم واسطی، دست به نیزهٔ خطی بردی، دوات را از مقولهٔ کلاه‌خود پنداشتی و مداد را از جملهٔ سیاهی‌لشکر انگاشتی.»

طغرا مدتی از عمر خود را در پنجاب هند گذارند و رسالهٔ الهامیه را در آن شهر نوشت. احتمال می‌رود در آگره و گجرات نیز بوده است. برای مدتی هم به ایران آمد و ازدواج کرد، اما پس از فوت همسرش، دوباره به هند بازگشت. در سال‌های پایانی عمر به تشویق میرزا ابوالقاسم قاضی‌زاده، حاکم کشمیر، به کشمیر رفت و در آنجا عزلت اختیار کرد. وی در همان شهر درگذشت و در کنار قبر کلیم کاشانی به خاک سپرده شد.

فكر آن زلف مكن تا خم و تابت نبرد
بگذر از ياد لبش تا مي نابت نبرد
فوت فرصت به جهان نوحه گري مي خواهد
آنقدر اشك روان ساز كه آبت نبرد
مي برد خواب، كسي را كه ز خود غافل گشت
شب چو شد، واقف خود باش كه خوابت نبرد
همچو طغرا سخن خضر درين ره مشنو
كه جگر تشنه به درياي سرابت نبرد...


فهرست

• طغرا و شعر او
• ساقي نامه
• مثنوي
• تركيب بند- ترجيع بند
• قصيده و مقطعات
• غزلها
• متفرقات
• و...

 

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات