دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

آتش از آتش

آتش از آتش

نویسنده: جمال میرصادقی
ناشر: مهناز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 167
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1370 - دوره چاپ : 2

کمیاب - کیفیت :  درحد نو

 

مروری بر کتاب

گفتم: با من کار دارن مشد عباس؟
پیرمرد سرش را تکان داد: آره آقاجان.
آقای مدیر فرمودن تشریف ببرین اتاقشون.»

هوای سرد راهرو خورد به صورتم، بعد سر و صدای بچه‌ها را از تو حیاط شنیدم. اتاق مدیر، ته راهرو بود، راهرو دراز و نیم تاریک. تلفن تو اتاق مدیر بود. تلفن که می‌زدند مدیر جواب می‌داد.
چند بار گفته بود: «بعضی آقایون هیچ مراعات نمی‌کنن. آقایون توجه داشته باشن اینجا مدرسه است!» دفتردار می‌گفت که نم کرده یکی از دبیرها، آقای مدیر را با تلفن‌هاش کلافه کرده بود.
در اتاق را که باز کردم، بوی سیگار زد تو دماغم. اتاق گرم بود. مدیر پشت میزش نشسته بود و سیگار می‌کشید. اشاره کرد به تلفن. گوشی را گذاشته بود و سیگار می‌کشید. خاکستر سیگار ریخته بود دور و ورش. گوشی سنگین بود مثل یک قلوه‌سنگ. فرهاد بود. آن‌قدر تندتند حرف می‌زد که نصف حرف‌هاش را نمی‌فهمیدم. فهمیدم که مهدی، آزاد شده اما حالش خوب نیست.

«بردنش به... به... بیمارستان» فهمیدم که باید خودم را هر چه زودتر برسانم به بیمارستان. صداش گرفته بود، عوض شده بود. داد زدم: «چی شده؟»
از سرم گذشت، که مهدی مرده، که نمی‌خواهد از تو تلفن به من بگوید که او را کشته‌اند.
«مرده؟» صدام را نشناختم، صدام کلفت شده بود.
صداش بلند شد: «نه... نه... هنوز زنده است.»

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات