
- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 112176 - 201/4
- وزن: 1.00kg
- UPC: 55
یادنامه میرزاجعفر سلطان القرایی
نویسنده: یوسف رحیم لو سیروس برادران شکوهی یحیی کلانتری
ناشر: دانشگاه تبریز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 423
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1370 - دوره چاپ: 1
کیفیت : درحد نو ~ نو
مروری بر کتاب
شاید اغراق آمیز جلوه کند که تمام آرزوهای من برای ظهور مجدد دانشمندان قرون اولیه هجری با دیدار ایشان[میرزا جعفرآقا سلطان القرایی] به تحقق می پیوست . نخستین بار همین جملات بود که حس کنجکاوی دانشجوی کم تجربه ای را به سمت مطالعه در باب آثار و احوال آن دانشمند بزرگ و خاطرات دیگر بزرگان از ایشان سوق داد ، اما راقم این سطور که نه ازسعادت دیدار و نه از فیض همنشینی با آن یگانه دوران برخوردار بوده و مهمتر از همه بضاعت قلم فرسایی درباب فضائل و احوالات ایشان را در خود نمی بیند در این نوشتار به بهانه فرارسیدن بیست و نهمین سالگرد وفات آن استاد دانشمند (27 دی ماه ) تنها به نقل قول بزرگان در باره ایشان می پردازد :
حاج میرزا جعفر سلطان القرائی فرزند شیخ ابوالقاسم در سال 1322 هجری قمری در محله شتربان تبریز و در خانواده ای از علمای روحانی و متقی پا به عرصه وجودنهاد. وی تعلیم و تربیت و تحصیل کمالاتش را از کانون خانواده و تحت مراقبت جد و پدر بزرگوارش شروع کرد و به رسم متداول آن زمان قرآن مجید و مقدمات عربی و بعضی متون فارسی را آموخت و در ادامه از تحصیل و تحقیق در محضر اساتید و افاضل عصر بهره مند گردید .
استاد میرزاجعفر سلطان القرایی
از همان اوان جوانی تجارت پیشه گرفته مدت قریب به سی سال با بعضی از کشورها به داد و ستد خار ج پرداخت وپس از این مدت ، دفاتر تجارت را بایگانی و راکد و به کتاب و کتابت و خط و نقاشی و اشیای مستظرفه که روحا مایل و طبعا طالبش بود روی آورد و محضرش محفل انس و محبت و انجمن شعر و ادب ، برای شیفتگان کمال و معرفت و عشق و مودت بود .
آن فقید سعید دارای آثار قلمی و تالیفات گرانبها و عزیز الوجودی می باشند که بعضی زیر چاپ رفته و برخی دیگر بصورت خطی و دست نویس باقی می ماند . از آثار چاپی ایشان تصحیح و تحشیه کتاب روضات الجنان و جنات الجنان تالیف حافظ حسین کربلایی تبریزی معروف به ابن کربلائی است که در دومجلد با چاپ بسیار منقح و با کاغذ خوب توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، که جز اولش به سال 1343 و جز دومش در سال 1349 چاپ و انتشار یافت. این کتاب ارزشمند را بحق می توان مهمترین منبع تاریخی در باره تاریخ شهر تبریز دانست . مصحح با حوصله و دقت کافی و علم و بینش وافی در عرض ده سال کتاب مذکور را به دوستداران دانش و معرفت بیادگار نهاد .
استاد توفیق سبحانی درباره ایشان می گوید : یکی از توفیقهای زندگی من این بود که خوشبختانه با آدمهای برجستهای آشنا شدم و از آنها مطالب بسیاری آموختم. یکی از آنها، مرحوم حاج میرزا جعفر سلطانالقرائی مصحح کتاب «روضاتالجنان و جناتالجنان» بود. او کتابشناسی بسیار برجسته، خطاط و مرمتگری عالی و از همه بالاتر، انسان بزرگی بود. بنده مدت زیادی پیش ایشان میرفتم و در کتابشناسی و مسائل دیگر کسب فیض میکردم. یک بار به خاطر زحمت زیادم به استاد و آمد و رفتهای فراوان، از ایشان عذرخواهی کردم. گفت: شما اشتباه میکنید، این کار را پدران ما به ما یاد داده اند، ما هم موظف هستیم به شما یاد بدهیم، شما هم باید به دیگران بیاموزید، و اضافه کرد: اصلا به همین جهت علم باقی مانده است. تبحر استاد در شناخت آثار خطی چنان بود که با یک نگاه، حتی از فاصله، نوع کاغذ، جلد و ویژگیهای دیگر نسخه های خطی را میگفت.
زنده یاد یحیی ذکاء در یادنامه میرزا جعفر سلطان القرایی و در مقدمه مقاله اش با عنوان : "بیست و دو واژه آذری از سده هفتم هجری" می نویسد :
" از سوی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز از نویسنده خواسته اند که گفتاری برای مجموعه ای که به پاس بزرگداشت روانشاد میرزاجعفرسلطان القرایی در پایان یکمین سال درگذشت او منتشر خواهد گردید ، فراهم آورد . سلطان مردی دانشمند و هنرشناس و انسانی وارسته و برجسته بود ، لیک با کناره گیری و گوشه گزینی که خوی او بود . افسوس ارج او برهمگان چنانکه بایست شناخته نگردید و از وجودش سودهای لازم برده نشد . نویسنده این گفتار که سالها از دوستی و راهنمایی و دانش و هنرشناسی او بهره مند بود و ..."
مهدی بیانی مولف کتاب احوال و آثار خوشنویسان ، در مقدمه جلد اول کتابش می نویسد : دانشمند هنرشناس ارجمند ، آقای جعفرسلطان القرایی ، علاوه بر اینکه تمامی نفایس آثار هنری خود را بتدریج و تناوب در اختیار من گذاشته اند ، بیش از همه کس مرا بتالیف و تکمیل و تسریع در امر طبع و نشرکتاب تحریص و تشویق فرموده اند و غالبا از نظر صائب خط شناسی ایشان برخوردار بوده ام . پیوسته سپاسگزار مهربانی ها و یاری های ایشانم .
زنده یاد ایرج افشار که بیش از چهل سال با استاد دوستی ،ارتباط نزدیک داشته درمقاله ای می نویسد: او مخصوصا درشناخت نسخه های خطی و تشخیص اسناد و اوراق هنری و تاریخی از متبحران کم مانند روزگار خود بود ، برای من دوستی با او یکی از برکات زندگی فرهنگی است . من کتابخانه سلطان القرائی را تماما ندیدم . اما آن مقدار از کتابهایش را که به کتابخانه مجلس رسید دیده ام و واقعا نفایسی در میان آنها بود که باید آنها را دید تا به اهمیت هریک پی برد .
افشار همچنین در مقدمه یکی از آخرین آثار منتشر شده اش به نام " کاغذ در زندگی و فرهنگ ایرانی" می نویسد : در این پنجاه سالی که با نسخههای خطی " وَر" رفتهام همواره نگاهی به تاریخ و گونه کاغذ آنها داشتهام و بسیاری از رموز را از افواه کتابشناسانی چون جعفر سلطان القرایی و اقران او فرا گرفتهام .
آنچه که ذکر شد شمه ای از فضائل آن دانشمند هنرشناس و فرزانه بود به نقل از بزرگان عرصه تحقیق و پژوهش ، نامهایی که هریک در عرصه فرهنگ و هنر ایران زمین جایگاه ممتازی دارند ، به یاد دارم زمانیکه در سال 1388 پیشنهاد برگزاری آیین بزرگداشت خدمات علمی و فرهنگی ایشان را خدمت استاد فرزانه دکتر مهدی محقق ( رئیس وقت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ) تقدیم داشتم ، آن بزرگوار بنده را مورد لطف قرار داده و طی تماسی تلفنی از این پیشنهاد استقبال کردند و باز به خاطر دارم که در آن مکالمه چنددقیقه ای به نکته ای اشاره فرمودند که حاکی از حق شناسی ایشان نسبت به استاد میرزاجعفر سلطان القرایی بود ، ایشان فرمودند :
" خود من را آقای سلطان القرایی به کتابخانه ملی ایران [ بخش نسخ خطی کتابخانه] معرفی کردند و من در آنجا مشغول به کار شدم و بنده هم سالها بعد آقای انوار [ استاد سید عبدالله انوار ] را به عنوان جانشین خودم در کتابخانه ملی ایران معرفی کردم."