
- موجودی: موجود
- مدل: 148267 - 110/4
- وزن: 0.20kg
گاهواره
نویسنده: شمس آل احمد
ناشر: رواق
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 115
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 3
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
شش داستان
جلال، شش ساله بود که مرا زادند.
بچه که بودم، به من می گفت:
سنجاق قفلی!
ته تغاری بودم.
آخرین فرزند مادر.
پدرم فروتن و بی توجه سرم داد می کشید:
کره خر!
زن پدرم این را به جساب خویشتن شناسی خود می گذاشت.
از این اسم گذاری خوشش نمی آمد.
پدر را سرزنش می کرد.
سوگلی پدر بود و تنها فردی که جرات این کار را داشت و مرا با نوازش صدا می زد:
کپل جون! بیا پیش خودم!
از مجموع این شش اثر، «زمزمه محبت و دست سبک و دست سنگین» حاوی یادماندهها و خاطرات تلخ و شیرین نویسنده از دوران کودکی، دبستان، خانواده، محیط و بستگان است. در «پل پیروزی»، تصویرهای کودکی شمس از جنگ جهانی دوم و فضای تهران در آن سالها ارایه شده است.
«چاقوی دسته صدفی»، گزارشی است از خبر و مراسم درگذشت و خاکسپاری آیتالله سیداحمد طالقانی؛ پدر نویسنده در زمان معلمیاش در تهران همراه با یادی از جلال آل احمد. «صدای قلب غده»، در حقیقت صدای اعتراض طنزآلود نویسنده از پزشکان تاجر مسلکی است، که تشخیصهایشان، گاه شگفتآور است!
«آنچه در باران گذشت»، روایتی هنرمندانه و نکته دار از جریان مرگ مشکوک جلال در اسالم گیلان و در واقع، به شرح سفر نویسنده به شمال و گزارش حال و قال نویسنده، سیمین دانشور، خبرهزاده و دیگر دوستان جلال در مواجهه با مرگ جلال و پیشنهادهایی است که هر یک برای مکان خاکسپاری او دارند. این داستانها که جملگی متأثر از سبک جلال در قصه نویسی است، از طنز ویژه و لحن خاص شمس آل احمد در آن سالها حکایت دارند...
فهرست
• زمزمه محبت
• پل پیروزی
• چاقوی دسته صدف
• دست سبک و دست سنگین
• آن چه در باران گذشت
• صدای قلب غده