



- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 100644 - 100/4
- وزن: 0.30kg
- UPC: 15
کاملا خصوصی برای آگاهی عموم
نویسنده: علیشاه مولوی
ناشر: مستقل ایران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 127
اندازه کتاب: رقعی کاغذ گرافت - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مجموعه شعر
او در ۲۲ دی ماه ۱۳۳۱ در مینکوه آغاجاری خوزستان و در یک خانوادهٔ کارگری با منشا روستایی متولد شد، مولوی در سال ۱۳۴۵ با جریانهای سیاسی و سیاست آشنا شد و دو سال بعد همزمان با تحصیل در رشتهٔ ادبیات فارسی به صورت جدی به فعالیتهای سیاسی و هنری مانند تاتر، سینما و فعالیتهای ورزشی پرداخت. از مولوی در مجلات آدینه، دنیای سخن، کارنامه، بایا، نافه، کلک، گوهران، پابریک و ارمغان فرهنگی و تجربه و برخی روزنامهها به چاپ رسیده است.
او در سالهای پس از انقلاب به منظور اعتراض به سانسور با وجود پیشنهاد ناشران مختلفی مانند چشمه، نگاه، بوتیمار و... از سپردن شعرهایش به ممیزی در هر شکل خودداری کرده و به مراقبه شخصی از خود و شعرش با دغدغه استقلال در شعر و شخصیتاش پرداخته است.او در سن ۶۱ سالگی و بر اثر سکته مغزی در بیمارستان فیروزگر تهران درگذشت.
من و تو و باران
دلخوشم می کنی که،
پائیز پارسال پیرتر بودم
که،
از خیابان های خیس پاییزی،
تنها،
شاعران شعله ور می گذرند
که ،
پاییز پیمانه سرآمده تابستان است ،
تو که از جنس بهار و بابونه بودی چرا؟
تاوان این همه جنون سالی ،
کلنجار با واژه های کودنی است
که
تا رهاشان می کنم
کلمات قصار می شوند
و بع .
چند جمله خواب خاکستری کوتاه در بیداری،
مثل نوزاد ناقص پروانه
حالا دوست داری بدانی که چرا؟
آرزو می کنم ای کاش،
با هفتمین پائیز کودکی اَم رفته بودم؟
پس بیا،
تا انتهای بر گ فرش این خیابان خیس با هم برویم.