- موجودی: موجود
- مدل: 200323 - 4/1
- وزن: 0.20kg
پیامبر
نویسنده: جبران خلیل جبران
مترجم: حیدر شجاعی
ناشر: دادار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 111
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1384 _ 1381 - دوره چاپ: 3 _ 1
کیفیت : نو ؛ جلد کتاب رنگ پریدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
"مصطفی، آن یار برگزیده که سپیده دم روزگار خویش بود، دوازده سال چشم به راه بازگشت کشتیاش به شهر اورفالیس تا بر آن سوار شود و به جزیره زادگاهش باز گردد. اما در دوازدهمین سال و در روز هفتم ایلول که ماه برداشت محصول است به بالای یکی از تپههای واقع در آن سوی دیوار شهر رفت و نگاهی عمیق به دریا انداخت و کشتی خود را دید که از میان مه، دریا را میشکافد...
و مردی پرسید: برای ما از خودآگاهی بگو”
و او این گونه پاسخ داد که:
قلبهای شما در سکوت است که اسرار روزان و شبان را درمییابد.
اما گوشهای شما {همچنان} در عطش نوای دانش قلب است.
باشد که کلامی بدانید که با آن افکار را دانستهاید.
باشد که سرانگشتان شما بدن عریان رؤیایتان را لمس کند.
سرچشمه نهان روحتان باید که محتاج خیزش و در زمزمه دریا باشد.
و گنج بیپایان ژرفایتان در دیدگانتان هویدا خواهد گردید.
اما اجازه ندهید که هیچ محکی برای سنجیدن گنجتان وجود داشته باشد
و با هیچ ژرفاسنج و وسیلهای در طلب ژرفای خود نباشید
چرا که “خود” دریایی بی کران و بی شمار است
سخن نرانید که:
“من حقیقت را یافتم”
بلکه
“من {تنها} یک حقیقت را یافتم”
سخن نرانید که:
“من راه روح را یافتم”
بلکه
“من روح را یافتم که در مسیر من قدم گذاشت”