
- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 133708 - 3/1
- وزن: 0.40kg
- UPC: 8
نقش قدرت نرم در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران
نویسنده: جواد علی پور
ناشر: دانشگاه امام صادق(ع)
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 220
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
از نرم افزارگرایی کلینتون تا سخت افزارگرایی بوش
موضوع کتاب حاضر، بررسی نقش قدرت نرم در سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران است. این کتاب، با هدف شناخت نظریههای مختلف سیاستمداران آمریکایی در مورد فعّالیتهای صلحآمیز هستهای ایران، درک نقش قدرت نرم در سیاست خارجی آمریکا در دورة «کلینتون» و «جورج بوش»، شناخت ابزارها و مؤلفههای قدرت نرم و مکانیسمهای آن و مطالعة تأثیر قدرت نرم بر سیاست آمریکا در قبال ایران تدوین شده است.
در همین راستا، ضمن تعریف و تبیین قدرت نرم، ابزارها و مؤلفههای آن بررسی شده و سپس روابط خارجی آمریکا، مکاتب حاکم بر این روابط، عوامل مؤثّر بر سیاست خارجی کشور مذکور و سیاست خارجی «بیل کلینتون» و «جورج دابلیو بوش» مطالعه گردیده است. در پایان نیز پس از شرح روابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب اسلامی، دربارة علل و چگونگی تقابل یا تعامل میان دو کشور بحث و به سناریوهای مبتنی بر قدرت نرم موجود در آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی ایران اشاره شده است.
در فصل اول با عنوان «تبیین قدرت نرم، مؤلفه ها و ابزارها»؛ نگارنده پس از تعریف و تبیین قدرت نرم، ابزارها و مؤلفه های قدرت نرم را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. بر همین اساس ابزارهای قدرت نرم دیپلماسی عمومی؛ هژمونی در ورای رهبری؛ مداخله جویی بشر دوستانه؛ حقوق بشر؛ رفتار و استفاده دوگانه از ارزش ها و اصول عامه پسند؛ و تحریم اقتصادی، نه نرم و نه سخت بیان شده است.
در فصل دوم با عنوان «سیاست خارجی آمریکا در دوره پساجنگ سردی»؛ روابط خارجی آمریکا، مکاتب حاکم بر این روابط از جمله همیلتونیسم، جکسونیسم، و ویلسونیسم؛ عوامل مؤثر بر سیاست خارجی آمریکا و در ادامه سیاست خارجی بیل کلینتون و جورج دابلیو بوش مورد مطالعه قرار گرفته است.
فصل سوم با عنوان «راهبردهای آمریکا در مقابل ایران»؛ با مقدمه ای در مورد روابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب اسلامی ایران شروع شده و علل و چگونگی تقابل یا تعامل میان دو کشور بحث شده و در آخرین فراز به سناریوهای مبتنی بر قدرت نرم موجود آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی اشاره شده است.
در مجموع می توان نتیجه گرفت که آمریکا به طور کلی از بدو پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بیشتر به قدرت نرم متوسل شده است تا به قدرت سخت و دست کم تلاش کرده است تا سیاست های مبتنی بر قدرت سخت را به انحای مختلف با سیاست های مبتنی بر قدرت نرم مشروع و موجه جلوه دهد. از آن جایی که به دلیل نبود رابطه سیاسی و دیپلماتیک آمریکا با ایران امکان استفاده از برخی ابزارهای قدرت نرم وجود ندارد، لذا بهترین راه برای اعمال قدرت نرم علیه ایران، «دیپلماسی عمومی» یا «دیپلماسی مردم محور» می باشد که از اوایل سال های ریاست جمهوری کلینتون، بر اساس سیاست های مبتنی بر قدرت نرم به کار گرفته شد و در حال حاضر نیز ادامه دارد.
از این روی به دلیل گرفتاری های آمریکا در مناطق مختلف جهان به ویژه عراق و بالا بودن هزینه های نظامی و ملاحظات اقتصادی از جمله قیمت جهانی نفت، ازطرفی استفاده از قدرت قهری و نظامی برضد ایران منتفی به نظر می رسد، هر چند که پرونده استراتژی توسل به حمله نظامی به ایران در کاخ سفید بسته نشده است و از طرف دیگر تغییر رفتار ایران به ویژه بعد از سیاست های اعلامی محمود احمدی نژاد تقریباً منتفی شده است.
لذا تنها راه فعلاً توسل به اهرم های قدرت نیمه سخت در قالب انواع مختلف تحریم ها مخصوصاً اقتصادی و اهرم های قدرت نرم مانند حمایت از حقوق بشر و حمایت از اقلیت های قومی و مذهبی، مداخلات بشر دوستانه چون حمایت از زندانیان سیاسی و روزنامه نگاران و مطبوعات، … و افزایش نا بسامانی های اقتصادی و اجتماعی جهت گسترش و تشدید نارضایتی و فشارهای داخلی بر جمهوری اسلامی در قالب جداسازی حساب مرم ایران از حکومت جمهوری اسلامی، کمک به دموکراسی، راه اندازی جنبش های فرهنگی و اجتماعی و منسجم کردن اپوزیسیون داخل و خارج از کشور می باشد.