آیتمی یافت نشد!
نویسنده: فیروز زنوزی جلالی
ناشر: حوزه هنری
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 180
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1373 - دوره چاپ: 1
از عناوین داستان های تشکیل دهنده این مجموعه میتوان به استحاله ، روزی مثل بقیه روزها ، توهم ، داوودی ها ، نفرین ، نویسنده ای که میخواست قصه اش را چاپ کند ، مسوده ، مردی با کفشهای قهوه ای و سفر اشاره کرد.
توضیحات نظرات فیروز زنوزی جلالی در سال ۱۳۸۷ جایزه ادبی جلال آلاحمد را برای رمان قاعده بازی دریافت کرد. وی همچنین برنده جایزه قلم زرین انجمن قلم ایران و کتاب سال شده است. کتاب مردی با کفشهای قهوهای در سال ۱۳۷۷ برنده جایزه برترین اثر ۲۰ سال ادبیات داستانی پس از انقلاب شده است. بخشی از متن کتاب: همه شان را کنار هم می گذارم. روبان سفیدی به دورشان می بندم. این جامه لاجوردی را بیرون می آورم. بهترین لباسم را می پوشم و از این جا فرار می کنم. به یک جای دور. دور دور. جایی که بوی پنی سیلین و الکل ندهد.
تخت های آهنی اش را رنگ خاکستری نزده باشند. پنبه خون آلود و تنزیب های زردش را با پنس نگیرند. اشباح سفید پوشش زیر آن لبخند های زورکی، سوزن های استریل شان را توی تنت فرو نکنند. هی بالا نروند و پایین نیایند، تعقیبت نکنند، به تو مرتب امر و نهی نکنند که : - این جا چه کار می کنی ؟ روی تختت دراز بکش ! پنجره را ببند! چراغ را خاموش کن! قرصت را بخور ... جایی که شب و روز به جانت نق نزنند.
آدم ها با دمپایی های پلاستیکی شان لخ لخ کنان از کنارت بی اعتنا نگذرند، با آن سستی و ضعف تکه های سیب را توی دهانشان نجوند و گوشه لب هایشان آن طور کف نکند. پشت پنجره های آهنی انتظار آمدنشان را نکشی که بیایند بی آن که حتی یک شاخه گل داوودی برایت آورده باشند، نیایند تا آن جا، رو به رویت کنار تخت بنشینند و بر رو بر نگاهت کنند تا تو کمپوت سیبت را که مزه خاک می دهد بخوری ...
کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود