



- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 112067 - 80/4
- وزن: 1.20kg
- UPC: 135 = 150
مجمع النوادر معروف به چهار مقاله
نویسنده: احمدبن عمربن علی نظامی عروضی سمرقندی
تصحیح: محمد قزوینی
به کوشش: محمد معین
ناشر: زوار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 796
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1388 ~ 1385 - دوره چاپ: 3 ~ 1
مروری بر کتاب
چهار مقاله با نام اصلی «مجمعالنوادر» نام کتابی از نظامی عروضی سمرقندی است که در آن چهار فن، دانش دبیری، شاعری، طب و نجوم، در چهار گفتار جداگانه مطرح شده است و به همين دلیل از قدیم به نام چهار مقاله شناخته شد. نگارنده این کتاب، ابوالحسن نظامالدین یا نجمالدین احمدبن عمربن علی سمرقندی معروف به نظامی عروضی از شاعران و نویسندگان قرن ششم هجری بوده که از شعر وی جز چند قطعه هجا به جا نمانده است.
وی بهدلیل اینکه در علم عروض تبحر داشت ، به عروضی شهرت یافت. صاحب "مجمعالفصحا" او ار اهل نسا میداند. مدتی از جوانی خود را در سمرقند به کسب علوم گذرانید. در ۵۰۴/۵۰۶ق به خراسان رفت و گویند در بلخ با عمرخیام ملاقات کرده و پس از آن به هرات رفته و در ۵۱۰ق از هرات به اردوب سلطان سنجر پیوسته و در آنجا به خدمت امیر معزی رسیده و شعر خود را به او عرضه کرده است.
او با نظامی گنجوی نیز ملاقات داشته است. همچنین به خدمت ملوک غوری آل شنسب رسیده و سالها به مدح آنها پرداخته است. نظامی در طب و نجوم و هیئت متبحر بود و در نثر ، اعم از مصنوع و نثر مرسل ، نیز استادی بزرگ بود ، اما شعرش چندان به دل نمینشست.
به آورده برخی از تذکرهنویسان چند مثنوی داشته که از میان رفته است. از مهمترین آثار وی: "چهارمقاله" یا "مجمع النوادر" میباشد که در حدود ۵۵۱-۵۵۲ق به نام حسامالدین علی بن مسعود نوشته است. در "ریحانه الادب" منظومه "ویس و رامین" که از داستانهای اشکانیان است و فخرالدین اسعد گرگانی آن را به نظم درآورده ، به نظامی عروضی نیز نسبت داده شده است.
نظامي عروضي در چهار مقاله گفته است: «هر كه را طبع در نظم شعر راسخ شد و سخنش هموار گشت، روي به علم شعر آورد و عروض بخواند و گرد تصانيف استاد ابوالحسن السرّ خسي البهرامي گردد، چون غاية العروضين، كنزالقافيه و نقد معاني و نقد الفاظ و سرقات و تراجم.»
ميبينيم كه اولاً شعر بهزعم نظامي عروضي علم است و نه هنر، دوم اينكه، عروض و قافيه از ضرورّيات شعري است.نويسندة چهار مقاله، حتي آنجا كه وارد عرصة معنا ميشود، معيارهايي را معرفي ميكند كه غالباً از «وهم» و «قوة موهمه» ناشي ميشود كه ممكن است هر نوع ديگر زباني نيز بتواند با چنين معيارهايي معرفي شود: «شاعري صناعتي است كه شاعر بدان صناعت اتسّاق مقدمات موهمه كند.»
بالاترين بُرد فكري عروضي سمرقندي، تا آنجاست كه معتقد است شعر بايد: «معني خُرد را بزرگ و معني بزرگ را خُرد و نيكو را در خلعت زشت بازنمايد و زشت را در صورت نيكو جلوه دهد7 و به ايهام قوّتهاي غضباني و شهواني را برميانگيزد.