
- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 109947 - 9/2
- وزن: 0.56kg
- UPC: 150
مثنوی جمشید و خورشید
نویسنده: سلمان ساوجی
به اهتمام : ج. پ. آسموسن - فریدون وهمن
ناشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 185
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1348 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ واجد فرمان ؛ لبه های روکش کتاب زدگی دارد
مروری بر کتاب
جمشید و خورشید ، داستان عاشقانه کهنی که چند شاعر ایرانی و ترک آن را در قالب مثنوی سرودهاند. نام جمشید و خورشید در آثار قدیمتری چون دیوان منوچهری یا مرزباننامه نیز به عنوان عاشق و معشوق آمده است . اما نخستینبار سلمان ساوجی منظومهای به این نام ساخت.سلمان ساوجی در جمشید و خورشید جزالت و استواری سخن فردوسی، دقت نظر و نکتهپردازی نظامی و صراحت بیان اسعد گرگانی را ندارد . زبان شاعر در این منظومه، روایی و فاقد احساس ویژه داستانهای عاشقانه است و در آن مضمونآفرینی بیش از معنی آفرینی هدف شاعر بوده است.
جمشید و خورشید ، داستان عاشقانه کهنی که چند شاعر ایرانی و ترک آن را در قالب مثنوی سرودهاند. صرفنظر از برخی اختلافات روایتها، خلاصه داستان جمشید و خورشید چنین است: جمشید پسر خاقان چین، خورشید دختر قیصر روم را در خواب میبیند و عاشق او میشود و برای رسیدن به محبوب، با دوستش، مهراب بازرگان، راهی سفر میگردد و پس از پشت سر نهادن دشواریها و جنگ و ستیزهای بسیار، به وصال میرسد، آنگاه به چین بر میگردد و سرانجام به جای پدرش بر تخت مینشیند.
مطول قصه ای دارم که گر خواهم بیان کردن
به صد طومار و صد دفتر نشاید شرح آن کردن
به معنی صورتی امشب نمودی روی و این صورت
نمی یارم عیان گفتن نمیشاید نهان کردن
من این صورت کجا گویم من این معنی کرا گویم؟
کز اینها نیست این صورت که پیدا می توان کردن
دل من رفت و من دست از غم دل می زنم بر سر
چرا تن می زنم؟ باید مرا تدبیر جان کردن
مرا یاری درونی نیست غیر از اشک و، من او را
به جست و جوی این حالت نمی یارم روان کردن
به مهر روی او با صبح خواهم هم نفس بودن
به بوی زلف او بر باد خواهم جان فشان کردن...
***
...خبر دادند دانایان پیشین
که وقتی پادشاهی بود در چین
جبینش مظهر آیات شاهی
ضمیرش مهبط نورالهی
زمانه تابع حکم روانش
سلاطین خاک بوس آستانش
رسوم داد و دین بنیاد کرده
بداد و دین جهان آباد کرده..