-21 %
قند و نمک ؛ ضرب المثلهای تهرانی به زبان محاوره
- موجودی: موجود
- مدل: 162029 - 78/4
- وزن: 1.20kg
1,890,000 ریال
2,400,000 ریال
آیتمی یافت نشد!
نویسنده: جعفر شهری
ناشر: معین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 736
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1398 _ 1384 - دوره چاپ: 11 _ 2
کتاب نمونه ای تمام عیار از فرهنگ عامه تهرانی ها در زمانه ای نه چندان دور است. در مقدمه این اثر منظور از زشت و زیبا آنهاییست که به زبان تهرانیان می آمد و وجه تمایزشان بر ضرب المثل های دیگر شهرستان ها و بلاد است.
اشاره زیر، که کسی از ملک الشعرای بهار فرق کلام سعدی و حافظ پرسید؟ جواب داد: آنچه که خواندی و در حال فهمیدی از سعدی و آنچه که برایت لازم به تامل آمد، از حافظ است و نیز آنچه که به نشاطت آورد از سعدی و آنچه به خودت فرو برده و به تفکرت کشید از حافظ است. شهری در دو مجموعه طهران قدیم و تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، حال و هوای تاریخی تهران را با جزئیاتش بیان میکند.
آدم باید هفت لا بشه، تا صنارش پیدا بشه!
حرف سرپرست خانواده به عیال
از نو کیسه قرض نکن، وقتی کردی خرج نکن
از آن که نداده مطالبه می کند. علاوه بر رسوایی و آبرویزی هایش که هر جا برسد، تعریف بکند. چنانچه گفته اند! لقمه نوکیسه گلوگیر می شود.
بر احوال آن مرد باید گریست که دخلش بود نوزه (نوزده) ، خرج بیست
که گویم بترزان، بدان مرد باید گریست که خرجش همی باشد و دخل نیست!
پیش قاضی و ملق بازی؟!
پیش رند و رندنمایی؟! پیش همه فن حریف ادعای زیرکی کردن. از آن که قضات را همه فن حریف ترین می دانستند.
تخم مشروطه مستبد که از این بهتر نمی شه
نظر به بچه شرور، به نوجوان مزاحم پرشر و شور فتنه جو، از آن که مشروطه با همین گونه احوال، مانند شر و فساد و تصفیه حساب و تعدی و تجاوز و. . . هر که هر که گری به وجود آمد.
آب آبادانی میاره : نظر به هر چه به آب زنده است...
کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود