
- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 133462 - 96/10
- وزن: 0.20kg
صادق
نویسنده: ولتر فرانسوا ماری آروئه
مترجم: محسن مینوخرد , حشمت کامرانی
ناشر: شبگیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 120
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1351 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
...قرنها پیش، در سرزمین بابل، در زمان فرمانروایی «مؤبدر»، مردی به نام «زادیگ» میزیست از هوش و نبوغ سرشار و تربیت و فضایل بسیار برخوردار بود، «زادیگ»، بااینکه از عظمت جوانی و ثروت برخوردار بود، ولی همیشه بر هواهای نفسانی خویش غلبه میکرد...داستان کتاب برگرفته از داستان ایرانی سه شاهزاده سرندیپ است که به روایت فیلسوفی به نام صادق (صدیق) میپردازد که در عهد عتیق در بابل زندگی میکرد.
یک جشن بزرگ که هر پنج سال یک بار برگذار میگردید، نزدیک میشد. این یک رسم قدیمی مملکت بابل بود که در پایان هر پنج سال یکی از شهر نشینان را که بالاترین سخاوت را از خود نشان داده انتخاب کرده و از او تجلیل کنند. بزرگان کشور و مجوس بزرگ در بین قاضیها برای انتخاب این شخص جا داشتند. ساتراپ که نماینده شاهنشاه بزرگ ایران در مملکت بابل بود هر عمل نیک و سخاوتمندانهای را که در این کشور اتفاق افتاده بود به اطلاع قضات رساند. اسامی تمام این افراد خیر به رای گذاشته شده و شخص پادشاه نتیجه آرا را اعلام میکرد. از دورترین ایالات مملکت مردم از هر درجه و مقامی خود را به پایتخت رسانده که در این مراسم با شکوه شرکت کنند.
شخص برنده هر کس که بود از دست پادشاه یک کاپ افتخار طلائی دریافت کرده که روی آن با سنگهای گران قیمت مزین شده بود. پادشاه در موقع اعطای این کاپ خطاب به برنده اظهار میکرد:
"شما بخاطر سخاوتی که از خود نشان دادهاید به دریافت این کاپ افتخار نائل میشوید. باشد که پروردگار بزرگ هزاران نفر از این شهروندان را نصیب ما کند."
در چنین روزهایی، پادشاه با شکوه و جلال هر چه بیشتر روی تخت سلطنت جلوس کرده و تمام بزرگان، مجوس بزرگ، فرمانداران ایالات مختلف نزد شاه حضور داشتند. برندگان جوائز سریعترین اسبها و یا قویترین مردان نبودند بلکه شخصیت والای افراد بود که مورد قضاوت قرار میگرفت. بزرگ ساتراپها با صدای بلند این کارهای سخاوتمندانه را اعلام میکرد ولی یک کلمه در باره رفتار سخاوتمندانه صدیق که تمام اموال همسایه خود را به او باز گرداند، ذکر نکرد. حتی اینکه این همسایه نزدیک بود باعث شود که صدیق جان خود را از دست بدهد.
اولین کسی که نامزد دریافت جایزه شد یک قاضی بود که به علت یک اشتباه باعث شده بود که یکی از شهرنشینان مبلغ قابل توجهی پول از دست بدهد در حالیکه این قاضی به هیچ وجه مسئول این اشتباه نبود، خسارت وارد شده به شهر نشین نام برده را از جیب خودش پرداخت کرد.
فهرست
مرد یکچشم
اسب و سگ
مرد حسود
نیکوکاران
داوریها
مهمانی شبانه
راهزن
ماهیگیر
مسابقات
معماها
و...