نویسنده: غلامحسین غریب ناشر: انجمن گیتی زبان کتاب: فارسی تعداد صفحه: 90 اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1332 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ لبه جلد و چند صفحه اول زدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
غلامحسین غریب گرگانی در ۲ تیر سال ۱۳۰۲ در تهران متولد شد. او یکى از بهترین شاگردان و فارغ التحصیلان هنرستان عالى موسیقى بود. وی یکی از بنیانگذاران نهضت هنری خروسجنگی و اولین نوازنده ساز بادی در ارکستر سمفونیک تهران بود. او که عضو هیئت مؤسس ۵ نفره این ارکستر بود٬ نواختن کلارینت را زیرنظر نوازندگان چک فرا گرفت.
وی در سال ۱۳۳۵ براى ادامه تحصیل و مطالعه بیشتر و تخصصی کلارینت و سازهاى بادى به کشورهاى ایتالیا، آلمان و فرانسه سفر کرد و پس از بازگشت به ایران، با سمت معاونت هنرستان عالى موسیقى فعالیت خود را آغاز نمود. وی در سال ١٣٣۹ به سمت ریاست کنسرواتوار موسیقی تهران (هنرستان عالی موسیقی) برگزیده شد و مدت سیزده سال در این سمت خدمت و نوازندگان سازهای بادی بسیاری را تربیت کرد. غلامحسین غریب از دوستان نزدیک نیما یوشیج بود اولین داستان او به نام ساربان در سال ۱۳۲۷ با ویرایش نیما یوشیج منتشر شد. غلامحسین غریب، به همراه جلیل ضیاپور، حسن شیروانی و بعدها هوشنگ ایرانی پیشروترین نهضت هنری به نام خروس جنگی را تأسیس کردند که در تاریخ هنر ایران بسیار تأثیرگذار بوده است.
خانه،خیابان،شهر،کشور،دنیا،همه زندان
دوست زندان،معشوقه زندان،خودم زندان
باید از این زندانها فرار کنم.
آهای تپهی شِن؟بگو چرا منو زندانی کردی؟
این بیابان گرد وحشی را از میان آدمها،از زندگی مردم آرام بیرون کن.
بگذار بِره در بیابانها،با غولها زندگی کُنه.
یا پرتابش کن به فضای پهناور نیستی.
تپهی شن بیدار شو
این وحشی میخواد از زندان فرار کنه
چرا خاموشی؟
من دیگه نمیتونم تو این دنیای نَمدی،میان آدمهای کَر و کور نَمد زندگی کنم.
به من بگو تا کی فریاد نزنم؟
سالهاست که کارهای تو را تماشا میکنم.
یک آسیا درست کردی که آدمها را آرد میکنه.
عمریست صدای خرده استخوانها را میشنوم.
هر جا پا میگذارم آرد آدم پخش شده،
تمام دیوارهای زندان من پر شده از فریادهائیکه به زنجیر کشیده شدند.
تو حیله گر مَکار تمام صداها را کُشتی.
ار آن هنگام که زمزمهی آسیای تو بلند شد،همهی بانگها غروب کردند ،
همهیمردها غروب کردند.
هر قدر کنار تو بیصدا نشستم،با یک تپهی شنی گنگِ لال یکُ و دو کردم فایده نداشت .
...