
- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 126314 - 111/5
- وزن: 0.65kg
- UPC: 80
شراب خام
نویسنده: اسماعیل فصیح
ناشر: البرز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 368
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1370 - دوره چاپ: 3
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
وقتی برادرم شش سال بود، یک روز از بالای تارمی ایوان خانه مادربزرگ افتاد. تمام سر و صورتش غرق خون شد. شش جای صورتش بخیه خورد.
وسط ابروی راستش چنان شکافی برداشت که هنوز هم جایش باقی است.
یوسف نمرد.
با آن جسم ناتوان و کوبیده و آن روح فوق العاده حساس سالها پس از آن حادثه زنده ماند...
این داستان در زمانی اتفاق می افتد که جلال آریان به ایران بازگشته ، خواهرش فرنگیس در جنوب زندگی می کند و برادرش یوسف در بیمارستان بستری است . جلال وقت زیادی را صرف برادر بیمارش می کند و از سوی دیگر در اداره نیز وارد ماجرایی جنایی می شود . از او می خواهند سفری به جنوب کرده و دلیل استعفای کارمندی به نام مهین را بفهمد ولی مهین در قطار خودکشی می کند در حالی که باردار می باشد و ...