نویسنده: اسماعیل خوئی ناشر: رز زبان کتاب: فارسی تعداد صفحه: 110 اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1349 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
اسماعیل خویی متولد ۱۳۱۷ او از یک خانواده آذربایجانی در مشهـد زاده شد. خویی دورههای ابتـدائـی و متوسطه را در مشهـد گذراند و درسال ۱۳۳۶ برای ادامـه تحصیل به تهران رفت. پس از فارغ التحصیل شدن از دانشسرایعالی به انگلستان رفت و در دانشگاه لندن در رشته فلسفـه دکترا گرفت.شعرهای اسماعیل خویی تا کنون به زبانهای مختلف ازجمله انگلیسی، روسی، فرانسه، آلمانی، هندی، و اوکراینی ترجمه شدهاند...
شيرينیی لبان تو فرهادی آورد
دلخواهی آنقدر که غمت شادی آورد
جز عشق ِ دلنشين تو، کارام جان ماست،
دامی نديدهايم که آزادی آورد.
دل را خراب کرد و به گنج هنر رسيد:
عشق خرابکار تو آبادی آورد.
مقبول باد عُذر کمندافکنان عشق:
چشم غزال رغبت صdادی آورد.
کز عشق ورز و مست نمیخواهدم خدای،
باری، چرا جمال پریزادی آورد؟
ای جان سرابنوش نگاهت! بگو دلم
رو با کدام سوی در اين وادی آورد؟
کوه غمت به تيشهی جان میکند دلم:
شيرينیی لبان تو فرهادی آورد