- موجودی: موجود
- مدل: 187930 - 119/5
- وزن: 0.30kg
خانه مردم
نویسنده: لویی کی یو
مترجم: هادی جامعی
ناشر: نمونه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 152
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1352 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو
مروری بر کتاب
لویی گی یو یکی از نویسندگان پیشرو فرانسوی زبان در اوایل قرن بیستم میلادی بوده است. آلبر کامو او را ستایش بسیار کرده و بر چاپ های آخری یکی دو اثر گیو، مقدمه ای هم نوشته است.موضوع داستان خانه مردم درباره کارگرانی است که تصمیم می گیرند خانه ای به نام خانه مردم تشکیل دهند و مطالبات خود را از آن طریق مطرح کنند...
سرانجام پس از بدبختیهای بسیار و کلی سرو کله زدن با این و آن والدینم توانستند ساکن سه اتاق زیرشیروانی کوچکی بشوند که بیرون شهرقرار داشت . خوشبختانه این اتاقهای زیرشیروانی پراز نورو روشنایی بودند . دو تا از آنها که تقریباً آبرومندتربود رو به باغ استاداری بودند و از پنجره هایش می شد درختهای سربه فلک کشیده را دید .
مادر برای ما درباره ی خانه ی مردم صحبت می کرد. خانه ی مردم سالن بزرگی دارد که بچه ها می توانند در آنجا آواز بخوانند و بازی کنند و بزرگترها می توانند کنفرانس بدهند و مراسم جشن را برگزار کنند. سرم از شادی به دوران افتاد با خودم خیال می کردم که انقلاب همین است از شادی در پوست خود نمی گنجیدم و فریاد زدم: انقلاب! ....ک
مونیسم شعاری که بر پرچمش نوشته این است: "نان و بهداشت برای همه" است.با تعریفی که از بشر و بشریت می نماید و هدف و سمبلی که دارد چه توهین عظیمی به مقام انسانیت می نماید! و چه قدر ارزش و استعداد و منزلت انسان را پایین آورده بشریت را تحقیر می کند؟!
پیغمبران وجود انسان را به زمان ازل و مکان لایتناهی رسانده و عرض و طول زمین و آسمان ها را به بشر وعده داده اند. اینها او را به جدود پنجاه شصت سال عمر اسیر کرده فقط لقمه ی نان و جرعه آبی برایش پیش می آورند. حکایت حکایت همان دهاتی است که چون در عمرش غذایی بهتر از نان و شیره ندیده و با ارزش تر این کالاها در نظرش پیه بوده وقتی رفیقش از او می پرسد شاه با چه سر می تراشد و چه می خورد، می گوید لابد با شیره سر می تراشد و نان و پیه می خورد!!