
- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 138700 - 110/6
- وزن: 1.20kg
تاریخ کاشان
نویسنده: عبدالرحیم کلانتر ضرابی ( سهیل کاشانی )
به کوشش : ایرج افشار
ناشر: امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 690
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 3
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ لبه روکش کتاب سائیدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
به همراه بیش ار بیست عکس تاریخی
اثری متعلق به دوره قاجاریه درباره شهرستان کاشان که حاوی اطلاعات بسیار مفیدی از آن خطه است . خصوصیات جغرافیایی ، تاریخی ، آداب و رسوم و سایر دانستنیهای مورد نیاز به طور کامل در این اثر شرح داده شده است.
کتاب دارای اطلاعات دقیق و نفیس و مهم در تاریخ و جغرافیا و خاندانهای شهری که روزهای درخشان و دورههای پر حادثه را برخود دیده، میباشد.از آنجا که مولف در سال ۱۳۰۸ ه. ق در ۶۵ سالگی در تهران وقات یافت؛ نتوانست از نتیجه یادداشتهایی را که درباره تاریخ باستانی کاشان و آثار مکشوفه گردآوری کرده بود، به انجام برساند، لذا آنها را در اختیار آقای ایرج افشار گذاشت تا ایشان مرآت قاسان و یادداشتهای مرحوم صالح را در یک جلد تحت عنوان تاریخ کاشان منتشر کند.
در این کتاب از اوضاع جغرافیایی و ترجمه احوال دانشمندان، وضع بقاع مذهبی، ابنیه تاریخی، شیوه زندگانی و آداب و رسوم مردم شهر کاشان در آن، مطالبی ضبط شده است.
بعضی اطلاعات در کتاب موجود میباشد که اختصاص به شهر کاشان ندارد، بلکه بیان کننده وضع غالب شهرهای ایران در زمان تالیف کتاب بوده است. همچنین از نکاتی درباره لباس عروسی و عزا و تجارت و روشهای مختلف کشت در کتاب مندرج است. به طور کلی میتوان گفت که تاریخ کاشان سندی معتبر و دقیق در بیان اوضاع اجتماعی ایران عصر قاجار است. مولف در تدوین کتاب به کتابهای آتشکده آذر ، احسن القصص ، تاریخ اخشیدیه ، تاریخ آداب ملوک ، تاریخ شجری خلفا ، تاریخ الفی ترکی ، تاریخ قم ، تاریخ شاه اسماعیل صفوی و تاریخ شاه طهماسب ، تاریخ شرف خان بدلیسی ، جام جم ، جهان نما ، ظفرنامه ، شاهنشاهنامه ، فتوحات مکیه ، مجالس المومنین ، مجمع التواریخ ، مفاتیح و هفت اقلیم توجه داشته و آنها را مورد استفاده قرار داده است.
مولف در فصل اول از کتاب درباره وجه تسمیه کاشان چنین میگوید که واژه کاشان در فرهنگها به معنی کاشانه ، خانه ، و جایگاه جشن و دل آرایی بوده و بعدا به معنی گونهای مسکن در آمده است. عدهای معتقدند که شهر کاشان از دیرباز تاکنون به نامهای کی آشیان، کاسان، کاسیان، کاشیان، قاشیان، قاسان، کاه شان، چهل حصاران خوانده شده است. در منابع عربی از این شهر به عنوان قاسان یاد کردهاند. از آن جایی که حکمرانان و پادشاهان باستانی ابتدا در سرچشمه فین کاشان بناهایی ایجاد میکردهاند، به همین مناسبت آن جا را کی آشیان به معنی خانه و منزلگاه پادشاهان گفتهاند.
نخستین کتابی که مستقلا درباره کاشان نوشته شد، تحت عنوان مرآه القاسان بوده که به سفارش حاکم کاشان جلال الدین میرزا احتشام ملک توسط کلانتر ضرابی نوشته شده است. دارای یک مقدمه از مولف، شش فصل و قسمتی است که در پایان کتاب تحت عنوان تعلیقه و توضیحات و بخشی نیز شامل فهرست اعلام و لغات متن، به علاوه تصاویری که در پایان کتاب درج شده، میباشد. فصل اول دارای ۹ باب میباشد که از آب و هوای کاشان، اسم قدیم و وجه تسمیه و بانی آن، بیشتر سخن به میان آمده است.
فصل دوم نیز دارای نه باب؛ از قلعهها و باغات و مزارع ، همچنین از امراض و بلایای آسمانی بحث میکند. فصل سوم در نه فصل، پیرامون پرندهها ، درختان جنگلی، کوهها ، معادن و ایلات کاشان میگوید. فصل چهارم از تجار و شکل و شمایل اهالی و سلوک و رفتار آنان، همچنین طریقه معاشرت و طرز پوشش مرد و زن آن مناطق و خانوادههای کهن و علما و حکما، گفتگو کرده است. فصل پنچم، در نه باب از تواریخ حکومتی و اسامی آنان، محل حکومت ، همچنین از عرض و طول کاشان، مالیات و امنیت و اغتشاش صحبت میکند.
فصل ششم، در نه فصل از عجایب زمینی و کوهی، ابنیه و عمارات کاشان؛ مانند مساجد و مدارس مختلف، کاروانسراها، حمامها، امامزادگان و مقبرهها و همچنین از مسافرین و اسباب و شرایط سفر در ابوابی سخن میگوید. در پایان کتاب خاتمهای نیز ذکر گردیده است.
عصر طلایی تاریخ کاشان مربوط به دوره صفویه به ویژه شاه عباس اول است. به واسطه کارخانجات پارچه بافی و مخمل بافی در این شهر، شاه عباس صفوی بیشتر سفرای در بلادهای اروپا را با خود به کاشان میبرد و صنایع و آثار هنری کاشان را به آنها نشان میداد.
کاشان در دوره صفویه لقب دارالمومنین یافت و آنجا را کانون شیعه میدانستند. کاشان مرکز و مدفن تمدنی مربوط به چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح است که بقایای آن را از زیر تپههای سیلک به در آوردهاند و اینک در موزه لوور پاریس و موزه ایران باستان در تهران نگاهداری میشود.
این شهر قدیمی، تاریخی از زمان قدیم ندارد، ظاهرا علت، آن است که کاشان از لحاظ حکومت استقلال نداشته است. گاه جزء قم و زمانی ضمیمه اصفهان بوده است. شرح اوضاع و اخبار آن جا در کتابهایی نظیر تاریخ قم و محاسن اصفهان و کتب دیگر از این نوع مضبوط است.