
- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 142401 - 56/3
- وزن: 0.40kg
بررسی نظریه های مربوط به امپریالیسم
نویسنده: محمدرضا سوداگر
ناشر: ما
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 203
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1358 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
بررسی نظریه های : مارکس ، انگلس ، لنین ، کائوتسکی ، روزا لوگزامبورک ، شومپیتر و ...
رشد روابط سرمایهداری در جامعهی صنعتی اروپا و آمریکا بعد از قرن ۱۸ و نیز دستاندازی و توسعهطلبی این کشورها به ممالک ضعیف و غنی از منابع طبیعی، باعث شد که در قرن ۱۹ و ۲۰، غولها و اختاپوسهایی به وجود آیند که اینک سایهی ننگین و شوم خود را بر سرتاسر دنیا افکندهاند.
معنای جدیدی که از واژهی امپریالیسم میشناسیم، مولود تحولاتی است که در دههی 1870 میلادی رخ داد؛ یعنی در دورانی که به «عصر دیزرائیلی» معروف است. این واژه تا اوائل دههی 1870 به نظام سیاسی سلطنتی یا «امپریال» (imperial) خودکامه و استبدادی اطلاق میشد و «امپریالیست» به کسی گفته میشد که هوادار چنین امپراتور یا امپراتوری است.
برای مثال، در 15 اکتبر 1869 روزنامه تایمز لندن «امپریالیسم» را «بدترین شکل نظام استبدادی» خواند و در 8 سپتامبر 1870، روزنامهی انگلیسی دیلی نیوز از انقلاب فرانسه به عنوان «سقوط امپریالیسم و اعلام جمهوری» در فرانسه یاد کرد. کاربرد واژه «امپریالیسم» به معنای جدید و امروزین، از نیمهی دوم دههی 1870 آغاز شد. در سال 1878، جوزف چمبرلین جنگ بریتانیا در افغانستان را پیامد «منافع امپریالیستی بریتانیا» نامید و در دههی پایانی سدهی نوزدهم میلادی، این مفهوم رواج گسترده یافت.
در مارس 1899، والتون در ماهنامهی کانتمپوراری ریویو (Contemporary Review) «امپریالیسم» را چنین تعریف کرد: «اصل یا فرمول دولتمردی به منظور تبیین وظایف دولت در رابطه با امپراتوری.» همچنین در 6 مه 1899 لرد روزبری در دیلی نیوز امپریالیسم را «افتخار به امپراتوری» بریتانیا دانست و میان «امپریالیسم معقول» و «امپریالیسم وحشی» تفکیک قایل شد. از دید او، «امپریالیسم معقول» چیزی نیست مگر «وطنپرستی در گسترهای وسیعتر.» در 23 ژانویه 1899، ویندام در دیلی نیوز نوشت: «امپریالیست کسی است که این حقیقت را میپذیرد که کشور او جزء، و در واقع مغز و قلب، امپراتوری است که در سراسر جهان پراکنده است.»
بدینسان، در پایان سدهی نوزدهم، در بریتانیا «امپریالیسم» به سیاستی اطلاق میشد که خواستار گسترش قلمروی امپراتوری بریتانیا در راستای منافع تجاری و مالی بود و یا به سیاستی که خواستار متمرکز ساختن کارکردهای دولتهای محلی عضو امپراتوری بریتانیا در مسایل مهمی چون امور دفاعی، تجارت داخلی امپراتوری و غیره بود.* ج.ا.هابسون نویسندهی انگلیسی، اولین کسی بود که به صورت علمی امپریالیسم را در کتابی از خود با همین عنوان مطرح کرد. او انگیزههای اقتصادی را عامل ظهور و رشد امپریالیسم میدانست و بسیاری از اقتصاددانان و سیاستمداران بعد از وی، تحت تأثیر افکار او قرار داشتند.
کلمهی امپرياليسم (Imperialism) از نظر لغوى عبارت است از طـرفـدارى از حـكـومـت امپراتورى و يا سياستى كه مرام آن بسط نفوذ و قدرت كشور خويش بر كشورهاى ديگر است. واژهی امـپـريـال (Imperial) مـأخـوذ از ريـشـهی لاتين «Imperilim» به معناى قدرت مطلقه، حق حـاكـمـيـت مـطـلق، اخـتيار مطلق، امپراتورى، حق فرمانروايى و اجراى قانون است. امپریالیسم در معنای امپراطوری آن، سابقهای طولانی دارد. عدهای امپریالسیم را به همین معنا گرفته و ماهیت امپریالسیم کنونی را از امپراطوریهای باستانی متفاوت نمیبینند.
در گذشته پس از تسخیر سرزمینها، مردم را کم و بیش به حال خود باقی میگذاشتند، حکمرانی بر آنان میگماشتند و از آنان باج و خراج میگرفتند و از امکانات سرزمینشان استفاده میکردند و قدرت خود را بسط میدادند اما معمولا فرهنگ خویش را به آنجا نمیبردند و علت اصلی هم عدم توانایی و امکانات جهانگشایان برای بازتولید و بازتعریف فرهنگ خود برای مردم متصرفات بود. امپریالیسم به طور کلی عنوانی است برای قدرتی (یا دولتی) که بیرون از حوزهی ملی خود به تصرف سرزمینهای دیگر بپردازد و مردم آن سرزمینها را به زور به فرمانبرداری خود وادار کند و از منابع اقتصادی و مالی و انسانی آن به سود خود بهرهبرداری نماید. با توجه به تعاریف ارایه شده روشن است که مفاهیم امپریالسیم، استعمار و استکبار در ارتباط و پیوند نزدیک با یکدیگر هستند.