
- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 92957 - 110/5
- وزن: 1.00kg
- UPC: 50
از فروغ السلطنه تا انیس الدوله
نویسنده: خسرو متعضد - ابوالقاسم تفضلی
ناشر: گلریز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 650
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1377 - دوره چاپ: 1
کیفیت : عالی
مروری بر کتاب
مصور
آشنایی ناصرالدینشاه و انیسالدوله در یکی از سفرهای شکار شاه اتفاق افتاد. در سفری که شاه برای شکار به حوالی امامه رفته بود، دختر چوپانی را میبیند و پس از اندکی مصاحبت، او را خوش صحبت و شیرین زبان مییابد و با خود به تهران میآورد. انیس الدوله ابتدا به دست جیران سپرده میشود تا آداب معاشرت بیاموزد.
با مرگ جیران (سوگلی قبلی شاه) خانه و اثاث او به انیسالدوله سپرده میشود و او به تدریج مقام و نفوذ لازم را پیدا میکند. انیسالدوله نسبت به شاه وفاداری حیرت انگیزی داشت. او پس از ترور ناصرالدینشاه تا زمان مرگ عزادار بوده و زمانی که اتابک حقوق وی را بصورت یک بسته اسکناس برای وی فرستاد، با مشاهده تصویر ناصرالدین شاه بر اسکناسها، غش کرد و پس از چند ساعت فوت نمود...
روز اول عید نوروز ،قبل از طلوع آفتاب ،مستخدمین صاحبقرانیه به تنظیف و پاکیزه کردن و آراستن قصر میپرداختند.پس از بالا آمدن آفتاب ،شاه حمام رفته ،اصلاح کرده ،پیراهن سفید پوشیده ،سراپای خود را با الماس و یاقوت آراسته ،شمشیر جواهر نشان با بند مکلل روی سرداری انداخته ،حمایل سلطنت از شانه به صورت مورب بسته و انتهای آن را از کمربند گذرانده،لنگر زنان و با طمأنینه زیاد از خوابگاه بیرون می آمد.
شاه همین که از خوابگاه پا به بیرون می گذاشت،دویست سیصد زن پیر و میانسال و جوان و نوجوان با چارقدهای قالبی که هر کدام چادر نمازی دور کمر بسته و محکم کرده بودند که برای جست و خیز آماده باشند،جلو می دویدند،دور شاه را احاطه می کردندو در حال تعظیم و شادباش و تبریک گفتن ،طلب عیدی می کردند.شاه سکه های کوچک طلا را از جیب در می آورد و به هر کدام یک یا دو دانه می داد.
این خیل زنان ،همه یا زن عقدی یا صیغه یا خویشاوندان زنان او بودند که اینک از سرپرست و بزرگ و مرد خانواده انتظار دریافت عیدی داشتند.