
- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 123378 - 106/7
- وزن: 0.30kg
- UPC: 35
آوازهای کولی
نویسنده : فردریکو گارسیا لورکا
مترجم: رضا معتمدی
ناشر: گوتنبرگ
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 100
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1353 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
آوازهای کولی، مجموعه شعری اثر نویسنده و شاعر اسپانیایی، فدریکو گارسیا لورکا است. این اثر که برای اولین بار در سال 1928 به انشار رسید، از هجده شعر با موضوعاتی چون شب، مرگ، آسمان، ماه و ... پیوند خورده است. لورکا در تمامی این اشعار به کولی ها و فرهنگشان می پردازد اما نه به عنوان هدف اصلی، بلکه فقط به عنوان موضوعاتی که با آن ها بتواند پیام اصلی و موردنظر خود را به مخاطب انتقال دهد.
آوازهای کولی در بدو انتشار به محبوبیت بالایی دست یافت و هنوز هم بهترین مجموعه شعر لورکا محسوب می شود. خود لورکا این اثر را «محرابی حکاکی شده از آندلس به همراه کولی ها، اسب ها، فرشتگان مقرب، سیارات، رودخانه ها، گناه های بشر و یادواره ی کودکان عریان کوردوبا» توصیف کرده است. این کتاب به سرعت باعث شهرت یافتن لورکا در اسپانیا و سایر کشورهای اسپانیایی زبان شد و او مدت ها بعد توانست خود را به عنوان یک نمایشنامه نویس نیز مطرح کند.
فدریکو خسوس گارسیا لورکا ؛ شاعر و نویسنده اسپانیایی است. او همچنین نقاش، نوازنده پیانو، و آهنگساز نیز بود. او یکی از اعضای گروه نسل ۲۷ بود. گارسيا لوركا،شاعر و نمايشنامه نويس اسپانيايي،سي و هشت ساله بود كه ازطريق فالانژيست هاي راستگراي طرفدار ژنرال فرانكو،در آغاز جنگ داخلي اسپانيا ربوده شد و يك روز بعد به قتل رسيد. روزنامه هاي فاشيستي آن زمان،دليل اعدام او را غير از فعاليت انقلابي و اجتمايي،مسئله شخصي او يعني همجنس گرايي اش اعلام كردند.
هیچیک از شاعران معاصر اسپانیا، مانند لورکا به شهرت جهانى دست نیافته است. پیش از جنگ جهانى دوم بهخصوص در بریتانیا و امریکا، لورکا از راه ترجمه آثارش به خوبى شناخته شده بود و شاید بتوان یکى از دلایل مرگ غمانگیز و بىرحمانه او را در زمان جنگ داخلى اسپانیا شهرت زودرس او در خارج از اسپانیا دانست.
فدریکو گارسیا لورکا در 5 ژوئن 1898 در دهکده فرئنته باکروس، در جلگه حاصلخیز گرانادا به دنیا آمد، و در جولاى 1936، یعنى در اولین روزهاى آغاز جنگ داخلى اسپانیا گرفتار شد و به زندان فاشیستها افتاد و در سحرگاهى مهتابى در تپههاى خارج از شهر گرانادا به جوخه آتش سپرده شد. امّا جسدش همانگونه که خود پیشبینى کرده بود.
لوركا بين سالهاي 1898 تا 1936 ميلادي زندگي نمود.پدرش از زمين داران كلان و مرفه ايالت اندلس در جنوب اسپانيا و مادرش معلم مدرسه بود .به قول يارانش،اندلس هنوز كه هنوز است، آوازخوانان در غم مرگ جانگداز لوركا گريه مي كند..
در برج زرد
ناقوس میخواند
و صدای زنگ ناقوس
میشکفد روی باد زرد
در برج زرد
ناقوس میماند
باد با غبار
سینه نقرهای زورقها میسازد
***
پنداری امشب
از قدیسانم من
ماه را به دستم دادند
و من دگربار به آسمانش نهادم
و خدا اجرم داد
یک گل سرخ
با طیفی از نور
***
دریافتم که ایشان مرا کشته بودند.
کافهها، گورستانها و کلیساها را بارهاو بارها جستوجو کردند،
بشکهها و گنجهها را گشودند،
و سه اسکلت را با برکندن دندانهاى طلایشان درهم شکستند.
بازم نیافتند.
آیا بازم نیافتند؟
نه، هرگز بازم نیافتند.